وصیت نامه شهید محمدحسین مروتی شریف آباد
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر ثار ا... سلام بر حضرت مهدی امام عصر (عج) سلام بر نائب برحقش خمینی امید مستضعفان، سلام بر ادامه دهندگان راه شهیدان ، سلام برخط خونین کربلای حسین سلام بر پدران و مادرا نی که اینچنین فرزندا نی از جان گذشته را پرورش داده و در طبق اخلاص نهاده و فدای اسلام میکنند. به نام الله اسدار حرمت خون شهیدان ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا" بل احیاءً عند ربهم یرزقون چه کشته شویم چه بکشیم پیروزیم (امام خمینی) بسی مایة افتخار است که ما در این موقعیت از زمان قرار گرفته ایم که ما رهبری همچون حسین و با ملتی همچون یاران حسین در یک عصر عصری خونین زندگی میکنیم. ملتی که به تمام طاغوتهای زمان نه می گویند زندگی خونین و مرگی خونین خونین که متصل است به خون جاری شده کربلای 61 و ما وارث خون شهدای صدر اسلام تا شهدای انقلاب اسلامی و ما نسل حاضر وارث خون این شهدا هستیم و وظیفه به انجام رسالت خون این شهدا هستیم و چه قدر پر مسئولیت است.این وظیفه ما که به عنوان یک ادامه دهنده راه شهدای کربلا تا به حال هستیم توانائی مالی که بتوانیم این رسالت را به انجام برسانیم نداریم تنها راهی که بتوانیم این کوله پشتی سنگین پر از مسئولیت را به سر منزل مقصود برسانیم فدا کردن جان ناقابلمان برای اهداف الهی اسلامی است و اکنون ما دوراه در پیش داریم یا اینکه بایستی شهید شویم تا آینده واسلام زنده بماند یا بایستی زنده بمانیم تا در آینده شهید شویم و سخت است انتخاب راه دوم برای افرادی چون من که نه از مال بهره ای داریم و نه از علم و راه اول را انتخاب کردم و آمده ام در جبهه شوش در کنار حرم حضرت دا نیال پیغمبر خدا جانم را فدای اسلام و رهبری اسلام کنم تا شاید دینم را به این شهیدان ادا کنم و در آن دنیانزد شهدا رو سفید باشم و شاید بتوانم مورد رحمت الهی واقع شوم چه کنم که لطف خدا شامل بندگان خاصش می شود و امید دارم به شما کسانی که این وصیت نامه را گوش میکنید من را دعا کنید که شاید با دعاهای شما لطفی از خدا هم شامل حال من بشود و ای آمریکای جهانخوار و روسیه متجاوز و ای صدام کافر آلت دست آمریکا بدان که تا قرآن و لایت فقیه در بین مسلمین است هیچ کاری از دستت ساخته نیست و هر نیرنگی به کار ببری جز رسوائی و غضب الهی حاصل دیگری برداشت نخواهی کرد زیرا که رنگ و پوست این جوانان با آیات قرآن و دستورات ولی فقیه ممزوج شده است. دیدیدکه وقتی شهید بهشتی را با 71 تن از یاران اماممان را در زیر آوار حاصل انفجار از بمب شهید کردی حتی آخرین لحظات هم فریاد مرگ بر آمریکا و الله اکبر را زمزمه میکردند. واگر چه شهید رجائی و باهنر را از ما گرفتید و اگر چه شهید محراب را از ما گرفتی و دستغیب را در راه نماز جمعه شهید کردی ملت ما بیدارتر شد.و خشم و غضبشان نسبت به شما بیشترشد چنانچه رهبرمان می فرماید که مارا بکشید ملت ما بیدارتر می شود که شد. ما هم را بکشید یارانمان را بکشید باز هم ملت ما بیدارتر می شود و وای به حال شما که سخت مورد غضب الهی واقع شده اید آخرین پیامم به امت اسلامی ایران ملتی که درس شهادت را از حسین و درس مقاومت را از زینب آموخته است این است که به قول امام پشتیبان ولایت فقیه باشید تا هیچ آسیبی به شما نرسد تا شما قرآن را در کنار دارید و به آن عمل می کنید تا شما جوانان از جان گذشته دارید بدانید که هیچ ابر قدرتی نمی تواند شما را تسلیم خواسته های شیطانی خود کند. دیگر جنگ برای ما و شما مسئله چندان مهمی نیست دیگر حصر اقتصادی برای شما مفهومی ندارد و اگر می خواهید مورد غضب الهی قرار نگیرید همیشه امیدتان به خدا باشد گوشتان به فرمان امام باشد.نگاهایتان به رحمت الهی باشد. صدایتان فریاد الله اکبر و مرگ برآمریکا باشد. گریه تان به خاطر مظلومیت حسین( ع) باشد. و قدمتان در راه رضای خدا باشد.وخوشحالیتان به خاطر پیروزی اسلام باشد و انتظارتان ظهور حضرت مهدی(عج ) باشدو عبادتتان فقط و فقط برای رضای خدا باشد و همیشه به یاد آخرت باشید. کوچکترین کارتان برای رضای الله باشد.و پیامم به خانواده ام این است که همیشه گوش به فرمان امام باشیم و از برادرانم می خواهم که بعد از شهادتم ادامه دهنده راهم باشند راهی که راهبر آن حس
ین و پیروانش اولیاا... هستند. صبر پیشه خود گیرند و هدیه دادن این وجود ناقابل فرزندتان به پیشگاه باری تعالی برای شما زیاد دردناک نباشد.بلکه مایه افتخار باشد. به برادرم محمد تقی سفارش میکنم که بعد از فارغ التحصیل شدن حتی برای یک سال در سپاه پاسداران خدمت به جامعه کند. از خواهرم می خواهم که فرزندانش را با راه من آشنا سازد.و آنها را زینب وار و حسین وار پرورش دهند. توجه بیشتری به عبادت بکنید. برایم سه مجلس دعای کمیل در هر موقع که مناسب است تدارک ببینید و مجلس را بر مزارم انتخاب کنید از خدا بخواهید که این قربانی را از شما بپذیرد. برادرم غلامرضا را سلام برسانید و او را دعوت به صبر کنید. در آخر می خواهم مرا ببخشید. همه دوستان و اقوام را سلام برسانید. همیشه دعا گوی امام باشید. خیلی دلم راضی نمیشد که وصیت نامه بنویسم زیرا هنوز آرزوی زیارت کربلای حسین را دارم و می ترسم که آرزویم را به گور ببرم. خلاصه در آخرین لحظات موقع شروع حمله با وجودی که فکرم مغشوش است چند تا جمله بی سر وته نوشتم. ساعت 5/2 شب اول فروردین سال 61 وصیت را تمام کردم.
والسلام خداحافظ- محمد حسین مروتی
ثبت دیدگاه