شناسه: 356280

وصیت نامه شهید حبیب فتاحی

بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
 به کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده نگوئید بلکه آنها زنده اند و در نزد خدای خود روزی می خورند..
وصیت نامه خود را با نام خدای بزرگ شروع می کنم . من ندای امام حسین (ع) جواب دادم ، در آن هنگام که امام حسین (ع) در آخرین لحظات ندای تاریخی.هل من ناصر ینصرنی " آیا کسی هست که مرا یاری کند سر داد کسی به این ندای او پاسخی نداد و حالا می بینم چه کسانی به ندای او لبیک می گویند و در راه حسین (ع) می روند ، در این زمان نوجوانان 13 ساله و پیر مردهای 50 و 60 ساله و علی اصغرها ، حبیب ابن مظاهرها به ندای حسین زمانشان یعنی امام خمینی جواب می دهند. مادرجان و خانواده عزیز نمی خواهم که در رختخواب ذلت بمیرم زیرا که حسین در میدان جنگ شهید شد نمی خواهم در غفلت بمیرم که علی در محراب شهید شد، ای جوانان مبادا با بی تقاوتی بمیرد که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) شهید شد. ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل 72 شهید را نمود. مادرجان و خانواده عزیز حال که من شهید شدم در پیش زینب (س) سر بلند هستید. فرزندانم بشیر و یاسر و میثم شماها در پیش حسین سربلند هستید زیرا که پدرتان راه حسین را پیمود و اعظم دخترم تو در پیش زینب سربلند هستی ، مادرجان و خانواده عزیز از شما هم توقع دارم که فرزندانم را تربیت اسلامی کنید و راه راست به ایشان نشان دهید و مواظب بچه هایم باشید، خانواده عزیز از اینکه نتوانستم وضع شما را روبراه کنم . مرا ببخشید و اگر نبخشید من شهید نیستم ، مادر مرا ببخش از اینکه حرفهایت را گوش نکردم.. مادرجان و خانواده عزیز و خواهران و برادرانم من از شماها گریه نمی خواهم از شماها خنده می خواهم . یک وقت نکند که سر قبر من بیائید و گریه کنید ، می دانید چه کسانی هستند که از این گریه شما خوشحال می شوند ، آنان دشمنان اسلام هستند ، دشمن از گریه شماها و خانواده شهدا لذت می برد ، بعضی از اشخاص هم هستند که می گویند کور شود که به جبهه نرود تا کشته شود و حال مادرش گریه کند، اما من از شماها می خواهم که به شایعه ها ترتیب اثر ندهید. هرچه شماها کردی فرزندانم ، اگر عمرشان باقی ماند و بزرگ شدند بگوئید که پدرتان در چه راهی کشته شده است و بگوئید شماها باید راه پدرتان را دنبال کنید. شما ای دوستان و رفیقان نگذارید اسلحه من روی زمین افتاده باشد و دشمن بردارد و با اسلام بجنگد ، باید اسلحه مرا از زمین بردارید، ای دوستان و رفیقان و قوم و خویشان و همسایه ها ، کوچگ و بزرگ ، پیر و جوان اگر از من چیزی دیدید یا حرفی از من شنیدید مرا عفو کنید و مرا ببخشید.
والسلام
 من الله التوفیق حبیب فتاحی در سقز تاریخ 4/5/1362

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه