شناسه: 356386

وصیت نامه شهید محمدرضا عزیزی شریف ابادی

بسمه تعالی
 ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون....
خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده . آنهایی که در راه خدا کارزار می کنند پس می کشند و کشته می شوند....
با درود و با سلام به منجی عالم بشریت مهدی (عج) و نایب بر حقش امام خمینی و با سلام به شما ملت شهید پرور اردکان که در این جنگ کفر بر حق سهم به سزایی داشتید که پاره پارههای جگر خود به جبهه می فرستید و در اه خدا به شهادت
می رسند اینجانب محمدرضا عزیزی برادر حقیر شما وصیت خود را شروع می کنم.. من در سنگر مدرسه درس را می خواندم که شاید در آینده برای دین اسلام خدمت گذار باشم ولی وقتی پیام دشمن شکن امام امت را شنیده ام که درس خواندن مستحب و جبهه رفتن واجب کفائی است مسئولیت رابه دوش خود دیدم و روانه جبهه گشتم و دیگر وقتی که پیکرهای خونی شهدا را می دیدم و در تشییع جنازه پر شکوه آنها شرکت می کردم به خود می گفتم که شهدا حقی بر گردن ما دارند و مسئولیت بر دوش خود دیدم و به جبهه آمدم که برای اسلام کمکی کرده باشم و ادامه دهنده راه شهدا باشم و یک پیامی برای ملت اردکان من کوچکتر از آنم که پیام برای شما بدهم ولی به عنوان تذکر - که در نماز جماعات و در نماز جمعه شرکت کنید وحدت خود را حفظ کنید که مشت محکمی است بر دهان آمریکا و پیروانش و دعای امام را فراموش نکنید که قول شهید شهرمان مختاری که می گوید امام مانند نگین انگشتر است و پشتیبانی خود را با ولایت فقیه محکمتر کنید و ای مادر من قابلیت شهید شدن را ندارم ولی اگر خبر شهادت مرا شنیدید گریه نکن . ای مادر عزیزم که هر قطره اشک تو تیری است بر جگرم ، سرت را بلند کن و با صدای بلند بگو ما پیروزیم و ما به مادرانی همچون شماها وعده خواهیم داد که شمائید در بهشت موعود چون هدیه کردید فرزندانتان را در راه خدا پس گریه نکن چون امام بزرگوارمان در سوک فرزندش گریه نکرد . خوشحال و امیدوار باش و صبر را پیشه خود قرار بده که خداوند متعال می فرماید ان الله یحب الصابرین خداوند دوست می دارد صبر کنندگان و اگر شهید شدم از آشنایان خود می خواهم که دنبال جنازه من گریه نکنند زیرا نمی خواهم دشمن شاد بشود و می دانم بچه های محله همگی گریه نمی کنند و ای برادرم اگر خبر شهادت مرا شنیدید نگذار اسلحه برادرت به زمین بیفتد و سنگر او خالی شود وای خواهرم توهم زینب وار باش و صبرپیشه خود قرار بده و ای مادرم اگر جنازه من بدست شما نرسید باز هم صبر را پیشه خود قرار بده و ای خواهر اگر تو پیکر برادر خود را می بینید و در تشییع جنازه او شرکت می کنید ولی زینب پیکر برادر خود حسین (ع) ندید و جنازه او را هم تشییع نکرد . پدر و مادرعزیزم راهی که من انتخاب کردم راهی است که سرور شهیدان حسین (ع) در آن راه به شهادت رسید.. دوستان عزیز امروز روزی است که خداوند متعال از مامردم مسلمان امتحان می گیرد بیائید دست در دست هم دهیم و از این فرصت استفاده کنیم و در ضمن کسی دوست من است یا برادر من است که راهی را که من انتخاب کردم پیروی کند ور ا ه امام امت را پیروی کند..
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
 برادر حقیر شما محمدرضاعزیزی مورخ 1361/10/23

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه