شناسه: 358037

وصیت نامه شهید غلام رضا جعفریان اردکان

بسم الله الرحمن الرحیم
 ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
 حال که چنین پنداشتم که خورشید زندگیم به غروب می گراید و خورشید آخرتم روشنی تازه ای به خود بخشید براین شدم که من چند کم وکوتاه وصیت نامه ای را از خود بجای بگذارم اگر چه این کار برایم بسی مشکل می باشد، خدایا به این     معصیت کار و خطا کار و به این خاک نشین رو سیاه فرجی کن و رحمی نما تا بتواند در راهت قدم بردارند و پس فقط برای رضای تو باشد . خدایا می دانید که تا زنده بودم با تو بودم ولی خدا از تو می خواهم در شب اول قبر به فریادم برسید انشاالله وصیت نامه نوشتی برای این امت و برای این پدر و مادرها کاری دشوار و سخت است انشاالله که از این حرفهای پوچ و بی معنی من ناراحت نشده و آن را به حساب خدا قرار دهید. شهید همانند خون در بدن می ماند که او خون در بدن جامعه می باشد و اوست که روح و شجاعت می دهد خون اوست که ایثار و از خود گذشتگی می دهد خون اوست که درس شهادت می دهد پس چه افتخار بزرگی است که نصیب این گنه کار شده است چون شهادت نصیب و لایق همه نمی باشد . شهدا گلهای رسیده حسینند چون حسین صاحب گلها است و بگذرم از این مقدمه چینیها . پدرم چه بگویم از این نا خالصیها واز این بد اخلاقیها و قساوتهای دلم نسبت به شما یا از خوبیهای شما بگویم اما هر چه بگویم کم گفته ام.. می دانم غم جدایی از فرزند برای هر کسی.سخت و سنگین و ناراحت کننده می باشد اما لحظه ای برو در گوشه کربلا ببین چه خبر است علی اصغر روی دست حسین (ع ) جان می دهد درکنارش علی اکبر و قاسم و عون و جعفر پس نباید شما ناراحت شوید چون این افتخار است بس بزرگ که نصیبتان شده است و نکند یک لحظه از خدا غافل شوید و ناراحت شوید و حرفی بزنید که رضای خدا در آن نباشد در برابر این غم بزرگ همچون کوه استوار باش و همانند میخ پابرجا . واگر نتوانستم در این دنیای فانی براین کاری انجام بدهم و دستت را بگیرم قول می دهم که اگر شهادت واقعی.نصیبم شد در روز قیامت دستت را بگیرم و نزد حسین بن علی (ع ) ببرم و این عوض زحمتهای دنیایت می باشد و برای اینکه خوشحال باشید و خدا را سپاسگزاری کنید ولی این کار فقط یک شرط داره و آن اینکه در راه الله باشید و در برابر نا ملایمات همانند کوه صبور باشید که انشاالله هستید. وفقط ازین راضی شو و از من بگذر همانند اینکه حسین از علی اکبر گذشت و مرا حلال کن. اما تو ای مادر ای بهترین یار و غمخوارم ای غم پرورم ای کسی که شبها برایم بی خوابی کشیدید و در بزرگ کردنم رنجها اگر چه دوری شما مرا رنج می دهد و اگر چه می خواستم در کنارش باشم اما خودت خوب می دانید که اسلام واجب تر ازشماست و این را باید از یاد نبرد . مادرم اگر چه دوری من شما را رنج می دهد اما همانند   فاطمه زهرا (س ) باش و او را الگو قرار بده مادرم همانند حضرت زینب (ع ) باش که دو فرزندش در راه اسلام و حسین (ع ) داد و چه افتخارمی کرد. مادرم در برابر دوری فرزندت مانند شیر باش و صبور و خدای نکرده یک لحظه ناراحت نشوید که دشمنان اسلام خوشحال می شوند. و راضی نیستم به خاطر من کسی دشمن قرآن را خوشحال کند در عزایم لبخند بزن و.شیرینی بده و مگر نمی دانید که عروسی فرزندت می باشد مگر قرآن نخونده اید و نمی دانید که چه نوشته پس ناراحت نشو که انشاالله نمی شوید قول می دهم که در روز قیامت دستت را بگیرم و به جمع پیشوایتان فاطمه زهرا (س ) برسانم و روسفید باشید انشاالله فقط در برابر این وعده صبر شماست و شیرت را حلالم کن و از من بگذر که انشاالله گذشتید . اما شما ای برادرانم می دانید در برابر شهادت من مسئولیت شما سنگینتر شد تا دیروز هر چه بود با انقلاب ولی الان شما به عنوان برادر شهید هستید. اول می گویم که نماز جماعت - جمعه - دعاها را فراموش نکنید و ثانیاً اسلحه به زمین افتاده ام را برگیرید و از شرف و حیثیت و آبروی خود دفاع کنید. و اگر چه برادر خوبی برای شما نبودم اما به بزرگی خودتان مرا ببخشید اما شما خواهرانم، حجاب شما کوبنده تر از خون شهدا می باشد و حال که برادرتان فدای اسلام شد قدر زینب را می فهمید و ببینید چگونه زینب در برابر نعش برادرش حسین (ع ) که (ما خاک زیر پای او نمی شویم ) چه گفت بله شما هم زینب(س) را الگو قرار دهید که انشاالله داده اید. اما ای امت قهرمان و دلیر با شما چند جمله ای صحبت دارم اگر چه تا بحال شما قهرمانه عمل کردید و جوانانتان را فدای اسلام کردید و از لحاظ مادیات هم کوشیدید امامی خواهم بگویم ما باید تا آخرین قطره خونمان از حسین زمانمان یاری کنیم و همانند قلب در سینه بفشاریم امام به منزله قلب می باشد اگر انسان تمام عضو داشته باشد اما قلب نداشته باشد یعنی چه . ولی نگوئید که انقلاب برای ما چه کرد بلکه بگوئید ما برای انقلاب چه کردیم . ای برادری که نشسته اید     بپا خیز . ای برادری که ایستاده اید حرکت کن و ای برادری که در حال حرکتید پرواز کن و به سوی جبهه ها بشتابید که برادران شما در انتظارند ما نباید خدای ناکرده مانند اهل کوفه باشیم که هستید و تا آخر ایستاده اید . اما شما ای دوستان عزیز و بهتر از جانم امیدما بعد از خودمان به شماست بیایید اگر راست می گویید و دوست هستید بیایید و اسلحه به زمین افتاده مارا بر دارید و به خصم دون بشتابید و امام را تنها نگذارید که نگذاشته اید. عزیزانم بیایید و بار دیگر دست بیعت به هم بدهیم و تا دفع آخرین لاشه های استکبار جهانی را از بن بزنیم تا دیگر رشد نکند و مردم دنیا آزادانه خود عمل کنند که این وعده خداست و ما پیروزیم چون حق پیروز می باشد.. والسلام خدانگهدار همه شماها باشد . وعده گاه ما روز قیامت تاریخ 12/2/1364             برادر کوچک شما جعفریان

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه