وصیت نامه شهید حمیدرضا اقبال عقدائی
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان مبرید آنانکه در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدای خود روزی می خورند.. با درود فراوان نثار روح پربرکت شهیدان راه اسلام و آزادگی و امام برحق زمان حضرت آیت الله العظمی روح الله الموسوی الخمینی دامه برکاته و باسلام و درود فراوان نثار شما پدران و ما دران داغ دیده و شهیدپرور دنیای اسلام.. پس از درود بی پایان خداوند عالمیان نثار شما عزیزان که با دادن اینچنین قربانی کوچکی در راه خدا ، اسلام و امام زمان (عج) و نایب بر حقش را یاری فرموده اید و با خون جوانان خودتان درخت اسلام را آبیاری کرده اید که انشاء الله ثمره آن را دیده اید و در آن دنیا هم خواهی دید.. خدایا ، پروردگارا چنان ایمانم را قوی کن و عقلی سرشار از محبت ائمه طاهرین نصیبم فرما تا که محبت این دنیا را فراموش کنم و دل به آخرتم و زندگی بعد از مرگم ببندم. یابن الحسن العسکری دست لطفی بر سر ما بکش و حال که در پشت پرده غیبت به سر می بری این لطف را بفرما و از خدا بخواه که شهادت را که سعادت است نصیب من عاصی و گنهکار بنماید . آمین یا رب العالمین آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند بارالهی این دل تاریک ما را به نور الهی خودت روشن فرما ، نظر لطفی بفرما تا هوای نفس و شک و وسواس از ما دور شود و آرامشی پیدا کنیم که این دلهای مضطرب ما را تو از اضطراب بیرون خواهی آورد.. خدایا تو ر ا به حق حسین قسمت می دهم که مرا بیامرز و خاک زیر پای زوارش قرار ده و از صدقه سر آنها شهادت را در راه او نصیبم فرما و زهدی حسینی به ما و پدر و مادرم عطا فرما که تا از زهدش به صبرش برسیم و از صبر به ایمان کامل قوی پایدار. پدرم آیا می دانی که ابوذر بر سر قبر فرزندش چه گفت ،. من زهد فی الدنیا علیه مصیبات الدنیا کسی که دنیا نزد او کوچک شد مصیبتهایش هم کوچک می شود. در مصیبتهای عالم مصیبتی بدتر از مرگ اولاد نیست، ابوذر پسرش مرد سر قبرش گریه می کرد و می گفت پسرم گریه من برای آن نیست که تو مرده ای بلکه برای آن است که امشب شب اول قبرت هست ، جای تو حالا کجاست ، آیا جواب نکیر و منکر را داده ای یانه.. پدر و مادرم علی (ع) گفت ایمان بر چهار چیز استوار است که اول از همه آنها صبر است و یقین و عدل و جهاد است ، پس امیدوارم که مرگ فرزندانتان را نادیده بگیرید و صبر پیشه نمائید که خدا صابرین درگاهش را دوست دارد . عزیزان این را بدانید که خدا هر کس را بیشتر دوست بدارد در دنیا بر او سختر می گیرد و در آخرت ، آخرت را برای او سهل و آسان می کند پس انشاء الله شما سختیهای دنیا را تحمل می کنید و آخرتی سهل و آسان نصیب خودتان می گردانید که خدا در قرآن فرموده است که (.واذکرونی اذکرکم) در دنیا شما یاد من کنید تا در آخرت شمارا یاد کنم پس شما با صبرتان خدا را یاد نمائید و نگران مرگ فرزندانتان نباشید. عزیزان مرگ حق است نفس رفت و برنگشت حالا چه در جبهه جنگ باشد و چه در رختخواب ، در هر حال احتمال مرگ دارد پس این احتمال را فراموش نکنید و همیشه آن را در جلوی چشمان خود قرار دهید ، این دنیا وطن حیوانات است که بعد از مرگ هم وطنی ندارند ولی آخرت وطن ما بیچارگان گنهکاران و مومنین به خدامی باشد این را چه بخواهید چه نخواهید مرگ شما را در کام خود می کشد همچنانکه محمد(ص) را در کام خود کشید و علی (ع) را که علی (ع) بعد از اصابت شمشیر به سرش فرمود ، به خدای کعبه رستگار شدم بلی رستگاری علی (ع) در اعمال دنیایش بود که در آن دنیا رستگار شد ولی ما که عاصی و گنهکاریم چطور می خواهیم رستگار باشیم در حالی که کوچکترین عملی درراه خدا نداریم و همیشه راه غیر از خدا را پیموده ایم و حال آنکه خود را شیعه علی میدانیم و می گوئیم مسلمانیم در حالیکه از مشرک مشرکتر و از کافر کافرتریم، اگر مسلمانیم که باید راه علی (ع) را برویم و اگر این راه را نمی رویم دیگر خود را مسلمان جا نزنیم که پیغمبر دل خونین داشت از این جور مسلمانها. خدایا بارالها ( ظلمت نفسی ) خدایا من به خودم ظلم کردم اینقدر گناه کرده ام که اگر دو دنیا را به آتش بسوزانی حق است ،ولی به درگاهت توبه می کنم ، پس مرا یاری فرما تا از راه اسلام که راه رهایی از امیال و هوای نفس است دوری جویم ، خدایا مرا لحظه ای به خود وامگذار تا از نفسم پیروی کنم تا به حال هر چه پیروی کردم بس است ، خدایا به تو رو می آورم و از تو کمک می طلبم ( ایاک نعبد و ایاک نستعین) بارالها تو رحمانی، تو رحیمی ، تو غفوری ، تو کریمی ، تو را به پهلوی شکسته زهرا قسمت می دهم ، تو را به عطش اهل بیت امام حسین قسمت می دهم ، تو را به درخت طوبی قسمت می دهم که مرا ببخشی و گناهان مرا بریز و شهادت در راه خودت را نصیبم کن و قبرم را حجله ام قرار ده و قبرم را گودالی پر از آتش قرار نده.. الهی ( ان عبدک الضعیف ، حقیرالمسکین المستکین، یا رب ارحم ضعف بدنی و رقت جلدی ) خدایا من بنده ضعیف ، حقیر ، مسکین ، مستکین توام خدایا این بدن ضعیف من طاقت آتش را ندارد پس رحم کن بر من گنهکار و مرا عفو نما و آخرتم را جوری کن که پیش پیغمبر و اهل بیتش رسوا و روسیاه نباشم که تو آمرزنده و مهربانی.. خداوند در قرآن می فرماید : .سارعوا الی مغفره من ربکم ( بشتابید بار سفر آخرت را ببندید) پس ای عزیزان با صبرتان در راه خدا و اخلاصتان و کمک به بیچارگان و نوع دوستی و یاری اسلام امام زمان (عج) و نایب بر حقش ، با اهداء جوانان و مال و ثروتتان در این راه توشه آخرت برگیرید که هر کس بدون توشه و اسباب سفر حرکت کند در راه هلاک خواهد شد . پس بار کار خیر این دنیا ، آخرت را برای خودتان تهیه کنید و مثل من عاصی نباشید که یک عمر در لجنزار گناه غوطه خوردم و اکنون که می بینم در حال غرق شدن می باشم دست گدایی ام را دراز کرده و استمداد می طلبم.. خدایا چه کارهای زشتی که در خلوتها انجام دادم و تو گناهانم را پوشاندی و افشا نکردی و حال آنکه ناظر بر گناهانم بودی . خدایا به خودت پناه می آورم و از تو آمرزش می طلبم.. پس انسان باید با خدای خود معامله کند به هر طریقی ، یکی با مال دیگری با جانش و کسی دیگر با امر به معروف ونهی از منکر دیگری با زبانش ، ولی اگر در معامله با خدا خارج شدی و با هوای نفس معامله نمودی لحظه به لحظه رو به سقوط می روی و هر لحظه از هدف اصلی باز می مانی..حلاوه الدنیا مراره الاخره ( خوشی دنیا زحمت آخرت است و زحمت دنیا خوشی آخرت.) پدرم حال که این تکه کاغذ پاره را دارم سیاه می کنم به یاد نصیحتهای تو افتادم و این شعر را که همیشه می گفتی : بر سیه دل چه سود خواندن وعظ نــــرود میـــخ آهــنین در سنگ بله پدر جان چه اندرزها که دادی و جایش فحش شنیدی و با سنگ جواب دیدی ولی پدر جان خواهش آن را دارم که مرا مورد عفوقرار داده و برایم طلب آمرزش نمایی و همچنین تو مادرم که چه مرارتها کشیدی و مرا با شیره جانت پرورش دادی ولی تو را به جدت زهرا قسمت می دهم که مرا حلال کن و خواهشی از شما دارم که این است ، مادرجان تو که با شهادت علی ، پختن سمنو را ترک کردی امید دارم که با شهادت من در راه خدا دوباره هر سال سمنویت را بپزی یا آنکه به جای سمنو آرد و گندمش را به فقیری بدهی تا آنکه شاید با این کارت حضرت فاطمه (ع) مرا ببخشاید. عزیزان جبرئیل به پیامبر(ص) در حال سختی و مریضی می گفت: شکر کن خدای را که خدا شکر را دوست دارد. گاهی حال پیغمبر (ص) سخت بود می فرمود، درد سخت است جبرئیل می گفت نه اینکه خدا خواسته است به تو زحمت و سختی وارد نماید ، خدا تو را دوست می دارد . می خواهد صدایت را بشنود تا مقام و ثوابت زیاد گرداند . حال مادر و پدر جانم مقام شما از محمد(ص) بالاتر نیست که خدا بدانگونه با او رفتار می کرد . پس در سختیها و مصیبتها پایدار و صبور باش که خداوند شما مادران و پدران مصیبت دیده و صابر را دوست می دارد که مصیبتی بر شما وارد می کند . علامه حلی (ره) در آخر قواعد چنینی می نویسد،. که روز قیامت محمد (ص) ندا می دهد که هر کس حق و منتی بر من دارد بیاید و بگوید تا جزای آن را بدهم.. پس خوشا به حال شما که با قربانی کردن فرزندان خود در راه خدا و محمد(ص) و اسلام بر او منت دارید. پس این حرف را برای خودم و امثال خودم می زنم . آنکس که دم از اسلام و قرآن و محمد(ص) و علی (ع) می زند در صورتی که اگر کلاه خود را قاضی کنیم کوچکترین اثری از مسلمانی در اعمال خود نمی بینیم مانند عمر که همه جا همراه حضرت پیامبر بود در جنگها شرکت می کرد و لی در صحنه جنگ قایم می شد که مبادا طوریش بشود و بعد از فوت پیامبر هم که دیدید چه کارها کرد و علی (ع) را خانه نشین کرد، خدایا ، بارالها ما را در جبهه های جنگ حق علیه باطل ثابت قدم بدار تا آنکه خدای ناکرده مانند عمر که در جنگها شرکت می کرد نباشیم که خدایا به عزت و جلالت توفیق توبه کردن به درگاهت را به ماه بده ، من ظالم هستم و ظلمم قطعی است تو یاری فرما تا توبه کنم که خودت می گویی درقرآن سوره (حجرات آیه 49 هر کس گناهی کرد و توبه نکرد ظالم است) و من لم یتب فاولئک هم الظالمون.خدایا ، بارالها تنها راهی که برایم مانده است توبه به درگاه خودت می باشد، خدایا تو را به رحمان و رحیمی خودت قسم می دهم که گناهان و ظلمهایی که خودم به خودم کرده ام با نور توبه این گناهان و ظلمهایم را پاک کن خدایا تویی که کوهی رابه کاهی می دهی فقط از ما آه و ناله ای بر می آید و از تو ریزش گناهان ما. در پایان از شما عزیزان کمال تشکر را دارم که بنده را که خیلی زحمت به پایم کشیده اید و تا به اینجا رسانده اید و انشاء الله که در مجالس دامادیم شاد و خرم باشید و بر سر حجله ام مسرور و خندان باشید که اگر شما خندان نباشید من هم در حجله ام گریان خواهم بود ولی با شادی شما عزیزان روح مرا نیز شاد کنید. انشاء الله خدمت والدین گرامی و برادران ارجمندم و خواهر عزیز ضمن عرض سلام از شما خواهش دارم که در مرگم لباس عزا به تن ننمائید و شیون سر ندهید و صبر پیشه نمائید همانطور که خودم در مرگ علی حتی قطره اشکی از چشمم سرازیر نشد، چرا چون مرگ حق است . علی شهید شد تو هم می میری پس گریه برای چه است غیر از این است که خودمان را ناراحت می کنیم و دیگر که فایده ای ندارد ولی هر کدام خواستند در مرگم که انشاء الله شهادتم در راه خدا می باشد گریه کنید گریه برای اهل بیت حسین کنید یا برای وقت مردن خودتان گریه کنید ، پدرم و مادرم من نمی دانم با چه زبانی برای شما حرف دلم را بزنم ولی به خدا از اعمال گذشته ام پشیمان و نادم هستم و امیدوارم که مرا مورد عفوخود و خدای خود قرار دهید و بنده را ببخشید ( در عفو لذتی است که در انتقام نیست.) من به شما ظلم کردم ولی شما را به خون حسین قسمتان می دهم شما در حق من خوبی کنید و مرا حلال کنید . همچنین شما برادران و خواهرم به شماها هم ظلم کرده ام ولی انشاء الله که مرا می بخشید و مرا عفو به درگاه خدای خود نمائید. انشاء الله والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته حمیدرضا اقبال عقدایی اهواز تاریخ 1362/04/07
ثبت دیدگاه