شناسه: 358786

وصیت نامه شهید غلام مهدی گلشائیان ابرقوئی

إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ  

با سلام‌ به‌ پيشگاه‌ مقدس‌ قائم‌ اعظم‌ مولانا‌ صاحب‌‌العصرو الزمان‌ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف  و نائب‌ بر حقش‌ امام‌خميني(اللهم صل علی محمد و آل محمد)دامت حفاظته‌. با سلام‌ به‌ تمامي‌ شهدای از صدر اسلام‌ تا كنون‌ بخصوص‌ شهداي‌ جنگ‌ تحميلي‌ عراق‌ عليه‌ ايران‌ (حق علیه باطل) و با درود به‌ تمامي‌ جانبازان‌، اسراء، مفقودين‌ و مجروحين‌ انقلاب‌ اسلامي‌ وخانواده‌های ايشان‌ و با سلام‌ بر رزمندگان‌ كفرستيز اسلام‌ كه‌ با ايثارگريها و حماسه‌ آفريني‌هاي‌ خود چشم‌ ناپاك‌ دشمن‌ غدار را كوركرده‌اند سخنانم‌ را آغاز مي‌كنم‌.
اول‌ كه‌ من‌ كوچكتر از آنم‌ تا براي‌ شما بزرگان‌ سخني‌ بر زبان‌ جاري ‌سازم‌ ولي‌ خودم‌ را در برابر حديثي‌ كه‌ مي‌گويد:
كلكم‌ راع‌ و كلكم‌ مسئول‌
موظف‌ مي‌دانم‌ چند كلمه‌اي‌ با شما صحبت‌ كنم‌ شايد سخنانم‌ اولاً در درگاه‌ خدا و بعداً هم‌ مورد قبول‌ امت‌ حزب‌ الله واقع ‌شود.
 اولين‌ سخنم‌ به‌ هم‌ سن‌ و سالان‌ خودم ‌است‌ که بيايند به‌ نداي‌ امام‌ خميني‌ حسين‌ زمانشان‌ لبيك‌ گويند و اگر جنگ‌ و جبهه‌ باقي‌ است‌ اول آنجا، اگر هم‌ نيست‌ در فعاليت‌هاي‌ بعد از آن‌ كه‌ اهم‌ اعمال‌ است‌ شركت‌ جويند.
 دومين‌ سخنم‌ به‌ جوانان‌ اين‌ سرزمين‌ است‌ كه‌ بيايند با هم‌ همقدم‌ شويم‌ و با قدمهاي‌ استوار و عقيده‌اي‌ راسخ‌ به‌ اسلام‌ خندقي‌ همچون‌ خندق‌ جنگ‌ احزاب‌ ميان‌ خودمان‌ و كفر (اسلام و کفر) بكنيم‌ وخندق‌ را از خون‌  خودمان‌ پركنيم‌ تا هيچ‌ جنبنده‌اي‌ كه‌ خيال‌ ضربه‌زدن‌ به‌ اسلام‌ را دارد نتواند ازآن‌ بگذرد و به‌ اسلامي‌ كه‌ از خون‌ هزاران‌ هزار شهيد سيراب‌ گشته‌ ضربه‌ بزند.
از شما ميخواهم‌ كه‌ اگر پدر و مادرم‌ گريه‌ مي‌كنند از (گریه) آنها زياد جلوگيري‌ نكنيد و بگذاريد كه‌آنها گريه‌ كنند تا عقده‌ چند ساله‌ خود را كه‌ از بعثيون‌ دارند از دل برانند.
از بستگانم‌ مي‌خواهم‌ كه‌ بي‌تابي‌ نكنند و صبور باشند كه‌ خداوند با صابران‌ است‌ (ان‌ لله مع ‌الصابرين‌) به‌ پدرم‌ مي‌گويم‌ كه‌ مرا به‌ مهرباني‌ خودش‌ ببخشد و زحماتي‌ را كه‌ براي‌ من‌ كشيده‌ ومن‌ نتوانستم‌ جبران‌ كنم‌ حتي‌ به‌ مقدار چوب‌ كبريتي‌ از آنرا ، پدرم‌ بايد مرا به‌ كرم‌ و مهرباني‌ خودكه‌ از خداوند آموخته،‌ ببخشد.
 اگر چه‌ شهيد عزادار نمي‌خواهد ولي‌ پيرو طريق‌ مي‌خواهد و گريه‌كردن‌ و عزاداري‌ خود تبليغي‌ براي‌ روشن‌ شدن‌ هدف‌ شهيد است‌ و ديگر آنكه‌  مرا ناكام‌ نخوانيد چون‌ من‌ هم‌ معشوقي‌ داشتم‌ و در راه‌ معشوقم‌ رفتم‌.من‌ عاشق‌ كربلا بودم‌ و عاشق‌ اسلام‌ و اسلام‌ را در خميني‌ يافتم‌ و به‌ دنبال‌ او رفتم‌ و به‌ خداوند قسم‌ مي‌خورم‌ كه‌ اسلام‌ در خميني‌ است‌، خميني‌ را تنها نگذاريد و برايش‌ دعا كنيد، دعا براي‌ امام‌ امت‌ را فراموش‌ نكنيد و وحدت‌ كلمه‌ را بپا دارید (حفظ‌ كنيد) و پيرو خميني‌ باشيد. 
و درآخر: نداي‌ امام‌ خميني‌ اين‌ حسين‌ زمان‌ را به‌ گوش‌ جان‌ بخريد ولي‌ اگر به‌ سخنان‌ گهربار وي‌ عمل ‌نمي‌كنيد بار ديگر به‌ سخنان‌ او گوش‌ ندهيد چرا كه‌ زمان‌ ما زمان‌ حضرت‌ امام‌ حسين علیه‌السلام ‌ است‌ و اگركسي‌ نداي‌ امام‌ را بشنود و لبيك‌ نگويد در محضر خدا از او بازخواست‌ خواهد شد.
ديگر عرضي‌ نيست‌ به‌ اميد پيروزي‌ حق‌ بر باطل‌ و اميد موفقيت‌ براي‌ ادامه‌ دهنده‌گان‌ راه ‌شهدا همه‌ را به‌ خدا مي‌سپارم‌.
والسلام‌
من الاحقرمهدی گلشاییان
23/11/63
اشتباهات را خودتان برطرف نمایید.
 

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه