وصیت نامه شهید عباس کریمی مریم آبادی
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
الهي رضاً برضائك و تسليماً لامرك لا معبود سواك
شهادت سعادتي است كه فقط نصيب اولياء الله ميگردد. امام خميني
اگر اسلام با كشتهشدن من زنده ميماند پس اي شمشيرها مرا دريابيد. امام حسين علیهالسلام
با سلام. درود بر ناجي انسانيت مهدي موعود صاحب الزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف و امام امت خمينيبت شكن و رزمندگان اسلام و ملت قهرمان ايران.
با اين فرموده امام، به فكرم ميرسدكه هيچگاه اين سعادت در طول زندگي پرگناهم نصيبم نميشود، شرطي دارد و اين است كه بايد عضوي از اعضاء اولياء خدا بود و من هنوز اينسعادت را ندارم و براي اين كار بايد قيود و بندهاي شيطاني و دنيوي را كنار زد و عاشق خدا شد، وقتي عاشق خدا شدي سعادت آن را پيدا ميكني كه خدا هم عاشق تو شود آن وقت شهيد شوي و به لقاءالله بپيوندي و سپس سعادتمند براي اين امر بايد جهاد نمود و در راه خدا شهيد شد.
خدايا تو را سپاس ميگويم از اينكه دين مرا اسلام و رهبرانم را پيامبر بزرگت و ائمهمعصومين قرار دادي، كتاب قرآن را براي هدايتم برگزيدي، از همه بالاتر مرا به بندگي خود قبولكردي و اجازه دادي كه بگويم يا رب و از اين بالاتر افتخاري براي بندهاي ناچيز و ضعيف وحقير چه ميتواند باشد كه با معبود عظيم و اعلاي خود راز و نياز كند و همه كارهايش را به او بسپارد و تنها از او كمك بگيرد.
خدايا سپاس ديگر براي نعمات بزرگي كه در اين چند سال اخير با فضل خود به جامعه ارزاني داشتي، نعمت انقلاب اسلامي و وجود مبارك حضرت امام خميني نائب بر حق ناموسدهر و صاحب عصر امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف كه ما را از ظلمات به سوي نور رهنمونكرد و راه سرخمحمد صلیاللهعلیهواله را به ما آموخت.
اي امت مسلمان و حزب الله و اي پيروان حسين و ياران روح الله خداوند قومي را گراميميدارد و نصرت خود را بر آنان نازل ميكند كه متقي بوده و دين خود ياريكنند و غير از اينخداوند متعال بر قومي امتياز قائل نميشود پس اگر طالب حق هستيد، اگر حكومت اسلام را برجهان ميخواهيد، اگر آزادي مقرر در قرآن را ميخواهيد و اگر ميخواهيد انسان بمانيد وعدالت را به جاي ظلم ميپسنديد و با ستمكاران مخالفيد و دوست مظلومان هستيد بايدجهادكنيد، جهادي كه قرآن براي هر كس در حد تكليف و اندازه خود او معين فرمودهاست وهمه اين كوششها فقط براي خدا و خالص براي او باشد
و اعمال و افعال درست نميشود مگربا تهذيب نفس و مقدم داشتن جهاد اكبر بر جهاد اصغر و استقامت و صبر بر مصائب وگرفتاريها در راه خدا و از شما ميخواهم كه امر امام را بدون چون و چرا اجراكرده، چون اين امام بود كه ما را از راه كج به صراط مستقيم هدايتكرد و به جان امام هميشه دعا كنيد تا خداوند تعالي امام را تا انقلاب مهدي عجلاللهتعالیفرجهالشریف براي اسلام نگاهدارد.
چند كلمهاي در حد فهم خود از جهاد در راه خدا بگويم كه انگيزه من براي شركت در صفپاسداران انقلاب اسلامي:
عزيزان جان شما امانتي است از جانب پروردگار در پيش شما و بايد اين امانت را تسليم كنيد پسچه خوش است قبل از اينكه صاحب امانت آن را بطلبد خود تقديم كني كه در مقابل آن جايزهاي به بزرگي شهادت بگيري و از نعمت بهشت جاويد همراه با رضاي حق تا ابد برخوردار شوي اما فرصتي كه پيش آمده هميشه نخواهد بود چون يا جنگ پيروز ميشود انشاءالله و فرصت جهاد در راه خدا از دست تو ميرود و يا ضعف و پيري به سراغت ميآيد و توانجهاد را از تو ميگيرد و آن وقت است كه بر گذشته خويش حسرت ميخوري و در جواب سؤال قيامت بيجواب ميماني كه جواني را كجا صرف كردهاي؟
دوستانم،برادرانم:
سالها در اين دنيا با شما بودهام حق بزرگي بر گردن من داريد شايد يك برادر خوبي براي شما نبودم اما بزرگواري شما را در تمام مراحل ديدهام لذا از همه شما حلاليت ميطلبم و بهاستقامت و استواري در دين خدا سفارشتان ميكنم كه تنها رمز موفقيت در دو عالم است ميدانم شهادت من براي خانوادهام داغي ديگر است اما زينب كبري سلاماللهعلیها در يك روز شهادت همه عزيزانش را تحمل نمود و شما هم كه پيرو او هستيد حتماً به خاطر خدا صبر ميكنيد و خدا هم به قلب شما آرامش ميدهد. تا دشمنان اسلام ببينند مادري را كه در فراق عزيزانش به علياكبر و قاسم امام حسين علیهالسلام گريه ميكند و فرزندش را (از )شهداي كربلا ميداند؛ آنها را ازشكست اسلام مأيوس( مي)كند.
آرزوي كربلا داشتم كه خدا تفضل فرمود و زيارت حسين علیهالسلام را نصيب ما كرد و در شب شهادت من مانند شب عروسي من جشن بگيريد و به خوشحالي بپردازيد.
پدر و مادر عزيزم:
اميدوارم كه از شهيد شدن من هيچ ناراحتي نداشته باشيد و همانطور كه گفتم در لحظه شهادت من چون شب عروسي من خوشحالي كنيد و از شما ميخواهم اگر{چه} اين سعادت نصيب من شد خوشحال باشيد و افتخار كنيد كه شهادت مرگي است پر افتخار و تزريقي است قوي بر پيكر بيجان اجتماع و نگران مباش كه همه از خدائيم و به سوي خدا باز ميگرديم پسچه بهتر كه با اجبار اين جان بي ارزش را از دست ندهيم بلكه انتخابگر باشيم و خود شهادت را انتخاب كنيم.
از همه ملت ميخواهم كه راه شهدا را ادامهدهند كه مبادا خون اين شهيدان پايمالشود.
از برادران و خواهران ديني تقاضامندم دست از روحانيت مبارز برنداريد كه هر چه داريم مديون زحمات اينها است، و از خواهران و مادران ميخواهم كه حجاب خود را حفظ كنند كهاين حجاب شما مشتي محكم بر دهان دشمنان اسلام است كه حجاب تو از خون سرخ منمحكمتر است اي خواهر.
اي كاش جانها داشتم تا در راه اسلام فداكنم، حيف كه ندارم بيش از يك جان. در كمال صحت و سلامت بدن و آگاهي كامل از راهي كه ميروم خشنود و شكرگذار خداوند تبارك وتعالي هستم. مبادا فكر كنيد پناه بردن به شهادت فرار از مرگ است. ما ميمیريم تا به رنجديدگان فردا بگوييم زندگي در رفتن است. من از شما ميخواهم تا آنجا كه در توان داريد براي اسلامتبليغ كنيد، خداوندا مرا در ياري نمودن اسلام عزيز كمككن تا دين خود را اداءنمايم.
خداوندا تو ميداني كه من ضعيفتر از آن هستم كه بتوانم خدمتي به اسلام عزيز بنمايم لكن جسمي ناتوان در اختيار توست و آن را در راه تو قربانيميكنم.
پدر و مادر، خواهر، برادر، دوست، آشنا:
شهيد عزاداری نميخواهد، شهيد پيرو ميخواهد و تشييع جنازه مرا حزب الهيها بگيرند و مجلس ساده و كم خرج، اگر توفيق يافتم و جنازهام به دست شما رسيد مرا در زادگاهم دفنكنيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
عباس کریمی
تاريخ نگارش 18/2/64
ثبت دیدگاه