شناسه: 358875

ملحفه سفيد....

آن روزعباس به مرخصي آمده و با خود ملحفه‌ي سفيدي آورده بود.

وقتي مي‌خوابيد آن را روي خود مي‌كشيد و مي‌گفت: من شهيد مي‌شوم و شما مرا در حاليكه كفن پوش كرده ايد، اين ملحفه را بر رويم كشيده مي‌بينيد.

 به جبهه رفت.

نوزدهم تير ماه سال1365 در منطقه‌ي فاو زخمي‌شد.

او را به بيمارستان فاطمه الزهرا سلام الله عليها فاو بردند و عباس در همان جا شهيد شد.
او را غسل دادند و همانطوري كه خود گفته بود كفن پوش كرده و همان ملحفه را بر رويش كشيدند.

مادر شهيد

 

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه