وصیت نامه شهید علیرضا کارگرفراغه
توصیه دانشآموخته ارتش شهید علیرضا کارگر
... پدرجان در تاریخ 14/2/61 به جبهه آمدم و الان در جبهه دارخوین هستم و انشاءالله ما را برای آزادی خرمشهر میفرستند به خط. در آنجا ما را دعا کنید چون در این چند روز برای من ثابت شده است که همه کارهای ما روی دعا و نماز و ایمان استوار شدهاست. و من در گروهان امام موسیکاظم علیهالسلام هستم و ما نیروی پشتیبان هستیم در اینجا همه عشق هست و ایثار و نگذارید مادرم بفهمد که من به جبهه آمدم و اگر فهمید هم ناراحت نشود زیرا من حالا آزادی و آزادگی را شناختهام. اسلام بایدآزاد شود مردم مستضعف باید آزاد شوند دین خدا باید آزاد شود.
پدرجان اگر برگشتم برایتان میگویم که این دنیا بیارزشتر از آن است و اگر شهید شدم، پدر هیچ ناراحت نشوید زیرا (با) امامحسین علیهالسلام همراه بودهایم و با امام حسین علیهالسلام شهید میشود(م).
محمدعلی هم با من است و با هم به جبهه آمدهایم و همین امشب یا فردا شب حمله شروع میشود.
پدرجان امیدوارم که توانسته باشم حقیقت را یافته باشم و درست انتخاب کرده باشم و مردم اینجا همه دم از انقلاب میزنند و خدا. و گفته رهبر که میگوید این ملت همه الهی شدهاند واقعاً مردم الهی شدهاند و به جز الله به چیزی فکر نمیکنند و دست مادرم را میبوسم و از او عذر میخواهم که حرفش را گوش نکردم و به جبهه آمدم و امیدوارم که مادرم با شنیدن این حرف خوشحال شود.
سلام به همه برادران و خواهرانم می رسانم. حمیدجان را سلام میرسانم و به او بگویید که در بسیج اسم بنویسد و نگذارید او چنانکه خودش می خواهد بزرگ شود زیرا محیط نمیگذارد یک سرباز برای الله پرورانده شود. به همه قوم و خویشان سلام میرسانم.
مساجد را پر کنید، چون گفته رهبر است. در محافل و مجالس مذهبی شرکت کنید و (به) خانواده شهدا سر بزنید و به قبرستان شهدا بروید و برایشان دعا کنید و قرآن زیاد بخوانید و به برادرانم نماز خواندن وقرآن را یاد بدهید و نگذارید در جهل بسربرند.
سلام مرا به به برادران رحمان و سیدحسین موسوی برسانید و به سیدحسین بگویید به بچهها نمازخواندن یاد بدهد هرچند بعضی او را مسخره میکنند. و به بچهها کتاب بدهد و با کتاب آشنایشان کند. همه آنهایی(که) گفته سلام و به همه آنهایی (که) نگفتم سلام می رسانم. مرا ببخشید که بد خط نوشتهام، ببخشید.
جبهه دارخوئین17/2/61 دیگر عرضی ندارم
علیرضا گارگر
ثبت دیدگاه