شناسه: 358965

وصیت نامه شهید علی اکبر کارگرابرقویی

بسم رب الشهداء

﴿مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبديلًا. سوره احزاب،آیه 23﴾

برخي‌ از مؤمنين‌ بزرگ‌‌مرداني‌ هستند كه‌ به‌ عهد و پيماني‌ كه‌ با خدا بستند كاملاً وفادار ماندند تا به‌ فيض‌ شهادت‌‌رسيدند و برخي‌ هم‌ هستند كه‌ منتظر شهادتند و هيچگونه‌ تغييري‌ در اراده‌ آنها نخواهد ماند.

با درود به‌ رهبر كبير انقلاب‌ اين‌ اسوه‌ تقوي‌ و اين‌ نائب‌ برحق‌ مهدي‌ صاحب‌ الزمان عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف ‌ و بادرود به‌ تمامي‌ رزم‌جويان‌ صحنه‌ پيكار حق‌ عليه‌ باطل‌ و سلام‌ بر تمامي‌ شهداي‌ راستين‌ انقلاب‌اسلامي‌.

اينجانب‌ علي‌اكبر كارگر فرزند محمدباقر، تاريخ‌ تولد 1345 و با شماره‌ شناسنامه‌ 7974، محل‌ تولد ابرقو، وصیت‌نامه‌ خود را مي‌نويسم‌ و انشاءالله آن‌را با خونم‌ امضاءمي‌كنم‌.

قبل‌ از هر چيز بگويم‌ كه‌ من‌ خودم‌ داوطلبانه‌ به‌ جبهه‌ رفتم‌ و اگر عشق‌ به‌ امام‌ و اسلام‌ نبود، هيچ‌ قدرتي‌ نمي‌توانست‌ مرا به‌ جبهه‌ بكشاند، حال‌ كه‌ موفق‌ شدم‌ به‌ لطف‌ خدا به‌ ديدار عاشقان ‌بشتابم‌ و وجود نالايقم‌ را در بين‌ ياوران‌ اسلام‌ و قرآن‌ و در كربلاي‌ مكرر تاريخ‌ قراردهم‌، خدا را سپاس‌مي‌گويم‌.

برادران‌ عزيز، ما همه‌ براي‌ امتحان‌ آفريده‌ شده‌ايم‌، خوشا به‌ حال‌ كسي‌ كه‌ از امتحان‌ الهي‌ پيروز بيرون‌آيد، خوشا به‌ حال‌ شهداء و خانواده‌ شهداء.

خداوندا تو كه‌ شاهد و گواهي‌ كه‌ هدف‌ ما، در اين‌ جنگ‌ اعتلاء و برقراري‌ كلمه‌ حق‌ وسرنگوني‌ ستمگران‌ و ظالمان‌ است‌ و اين‌ جواناني‌ كه‌ مردم‌ از دست‌ داده‌اند كه‌ جزء بهترين‌ جوانان‌ ، هدفشان‌ حفظ‌ و برقراري‌ اسلام‌ و قرآن‌ بود، پس‌ شما مردم‌ مديون‌ خون ‌شهدائيد و وظيفه‌ شما در قبال‌ اين‌ خون‌هاي‌ پاك‌ بندگان‌ خالص‌ خدا، عمل‌ به‌ اسلام‌ و حفظ ‌وجه اسلامي‌ و اين‌ انقلاب‌ عزيز است‌.

ما كه‌ خودمان‌ را پيرو مرام‌ سيدالشهداء مي‌دانيم،‌ بايستي‌ نداي‌ مولايمان‌ را لبيك‌ گفته‌ و پا به‌ عرصه‌ جهاد با دشمنان‌ خدا و دين‌ خدا بگذاريم‌ تا اين‌ كفار و يزيديان‌ زمان‌ بدانند كه‌ دين‌ و حكومت‌ رسول‌الله با حاكميت‌ حزب‌الله در سراسر جهان‌ حاكميت‌ خواهد‌داشت‌.

من‌ شهید گشتم‌، من‌ درس‌ شهادت‌ را آموختم‌، من‌ درس‌ شهادت‌ و ايثار و فداكاري‌ را آموختم‌.

و از ما شهيدان‌ به‌ شما اين‌ نصيحت‌ باد كه‌ دست‌ از اين‌ ماه‌ تابان‌، امام‌ عزيز بر نداريد، كه ‌روزنه‌ اميدمان‌ است‌ و اين‌ را مي‌گويم‌ اگر مرا تكه‌ تكه‌ كنند و استخوان‌هايم‌ را ريز ريز نمایند راضي‌ هستم‌، ولي‌ راضي‌ نيستم‌ اين‌ امام‌ عزيزمان‌ را تنهابگذاريد.

برادران‌ عزيز: قدر اين‌ نعمت‌ بزرگ‌ را بدانيد هميشه‌ با اتحاد و انسجام‌تان‌ در نمازجمعه‌ و در مساجد و در كارهاي‌ خير، راه‌ شهداء را ادامه‌‌دهيد و از خونشان‌ پاسداري‌ نماييد و به‌ خاطر حرمت‌ اين‌ همه‌ شهيد كارها و عبادت‌هايتان‌ مخلصانه‌تر باشد.

و از شما مي‌خواهم‌ كه‌ هيچ‌گاه‌ بين‌ يكديگر اختلاف‌ نيندازيد كه‌ دشمن‌ از اين‌ اختلاف‌ها سوء استفاده‌ مي‌كند و هميشه‌ سعي تان‌ بر اين‌ باشد كه‌ اين‌ اختلاف‌ها را از بين‌ ببريد.

اي‌ برادران‌ عزيز فكرنكنيد تنها سنگر شما، جبهه‌هاي‌ جنگ‌ خواهد بود، بلكه‌ هر كاري‌ كه‌شما به‌ نفع‌ اسلام‌ و قرآن‌ انجام‌دهيد، آنجا سنگر شماست‌ و آن‌را بايد مستحكم‌ نگه‌داريد.

اي‌ برادران‌ و خواهران‌ عزيز، بيائيم‌ بنشينيم‌ قدري‌ فكركنيم‌ و آخر اين‌ دنياي‌ فاني‌ از بين ‌خواهدرفت‌ و اين‌ دنيا هيچ‌ ارزشي‌ نخواهدداشت‌، اگر تا به‌ حال‌ نمي‌دانستيم‌، گناه‌ و معصيت‌كرديم‌، توبه‌كنيم‌ كه‌ در توبه‌ به‌ روي‌ تمامي‌ بندگان‌ خدا باز است‌ كه‌ شاعر مي‌گويد:

بازآ هر آنچه‌ هستي‌ بازآي

 

گر كافر و گبر و بت‌پرستي‌، بازآي‌


اين‌ درگه‌ ما، درگه‌ نوميدي‌ نيست

 

‌صد بار اگر توبه‌ شكستي‌، بازآي‌


خداوند در قرآن‌ مي‌فرمايد: ان‌ الله يحب‌ التوابين‌.بدرستي‌ كه‌ خدا توبه‌ كنندگان‌ را دوست‌دارد. از شما امت‌ مسلمان‌ مي‌خواهم‌ كه‌ هميشه‌ قرآن‌ را سر منشاء اعمالتان‌ قرار دهيد، تا بردشمنان‌ پيروز شويد و هميشه‌ ياد خدا باشيد، حتي‌ يك‌ لحظه‌ هم‌ از ياد خدا غافل‌نمانيد.

و اما اي‌ منافق‌ كوردل‌ كه‌ هر لحظه‌ در فكر توطئه‌ عليه‌ اسلام‌ هستي‌ و اين‌ امت‌ حزب‌الله را باگلوله‌هاي‌ آهنينت‌ مي‌ترساني‌، اين‌ را بدان‌ كه‌ حزب‌الله با مشت‌هاي‌ گره‌‌كرده‌ و تكبير بلندش‌ و باايماني‌ استوار تا آخرين‌ قطره‌ خون‌ مقاومت‌ خواهد‌كرد و حكومت‌ ننگين‌ شما را در هم‌ خواهدشكست‌.

و در پايان‌ سخني‌ با خانواده‌ عزيزم‌ دارم‌:

اي‌ پدر و مادر افتخار بزرگي‌ نصيب‌ شما گرديده‌ و امانتي‌ كه‌ نياز به‌ لحظه‌ لحظه‌ مواظبت ‌داشت‌ به‌ صاحب‌ اصيلش‌ تحويل‌ داده‌ايد. اميدوارم‌ كه‌ خوشحال‌ باشيد و حق‌ خويش‌ را بر من‌حلال‌‌كنيد.

و از شما مي‌خواهم‌ كه‌ براي‌ من‌ عزاداري‌ نكنيد چون‌كه‌ شهيد عزاداري‌ نمي‌خواهد شهيدكسي‌ را مي‌خواهد كه‌ وقتي‌ به‌ خون‌ غلتيد رسالتش‌ را بر دوش‌گيرد. شهيد كسي‌ را مي‌خواهد كه‌پيامش‌ را به‌ گوش‌ تمام‌ مردم‌ برساند و از خونش‌ پاسداري‌ نمايد.

و از تو مادرم‌ مي‌خواهم‌ كه‌ هيچ‌ وقت‌ براي‌ من‌ گريه‌ نكني‌ و هر وقت‌ خواستي‌ بياد من‌ گريه ‌نكني‌ به‌ ياد علي‌اكبر حسين‌ علیه‌السلام و به‌ ياد سختي‌هاي‌ زينب علیها‌السلام ‌گريه‌ كن‌ و براي‌ من‌ گريه‌نكن‌، چون‌ شهادت‌ من‌ در مقابل‌ شهادت‌ اين‌ اشخاص‌ ناچيز مي‌باشد.

اميدوارم‌ كه‌ خداوند به‌ تمامي‌ خانواده‌هاي‌ شهداء صبر جزيل‌ عنايت‌ فرمايد.

خوشا آنان‌كه‌ اندر وادي‌ عشق‌

 

بساط خويش‌ برچيدند و رفتند


‌نگرديدند هرگز گرد باطل

 

حقيقت‌ را پسنديدند و رفتند


ما زنده‌ به‌ آنيم‌ كه‌ آرام‌ نگيريم

 

موجيم‌ كه‌ آسودگي‌ ما عدم‌ ماست‌


﴿ الهي‌ رضاً بِرضاك‌ و تسليماً لِامرك‌ امام رضا علیه‌السلام﴾

                                                                                                    علي‌ اكبر كارگر

 

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه