وصیت نامه شهید مجید چاکرالحسینی ابرقوی 1
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم رب الشهداء و الصدیقین
هر آمدنی رفتنی دارد، به از این آمدنیها که ز سعادت رفتند
با سلام درود فراوان بر امت شهیدپرور ایران با رهبریت امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف و نائب بر حقش حضرت آقا امام خمینی.
اینجانب مجید چاکرالحسینی ابرقوئی فرزند مرحوم شهید غلامحسین چاکرالحسینی به شماره شناسنامه 66 متولد 1348 با این حال که حقیرتر از آنم که بخواهم برای شما وصیتی بنویسم .وصیت خود را این چنین به شما عرضمیکنم که:
ای امت شهیدپرور، شما که کم و بیش مرا میشناسید عاجزانه از شما خواهش میکنم که این فرزند ناقابل خود را از ته قلب حلالکنید.
ای مادر خوب می دانم که وقتی که من چهار ماهه بودم یتیم شدم و بعد از خدا هیچ کسی را نداشتم بجز تو و تو مرا با کمال افتخار بزرگ کردی و هیچ گونه ستمی به ما نرساندی .مادرجان، آخرت من به حلالیت تو بستگی دارد پس مرا حلال کن و از خدا بخواه که مرا ببخشد. مادرم و ای مادران شهدا نکند خدایی نکرده چون شهید دادهاید بخواهید مادر شهیدبودن را به رخ مردم بکشید.
ای امت شهید پرور، شما که میدانید فرزندانتان این طور عاشق جنگ و شهادتند، پس چرا شما اجازه رفتن به آنها نمی دهید؟ مگر فرزندانتان را عزیزتر از فرزندان امام حسین علیهالسلام می دانید؟ مگر آرزوی شما شفاعت امام حسین علیهالسلام نیست.
ای دوستان مهربان من، جبههها را در هر مورد فراموش نکنید. جبههها را خانه خود سازید. پایگاه مقاومت را فراموش نکنید چون دشمنان از شماها و پایگاههای شما میترسند. تا می توانید نیرو جذب کنید چون نیروی جاذبه در علی علیهالسلام وجود داشت.
به همدیگر احترام بگذارید. دوستانتان را تمسخر نکنید. مانند یک دسته گل در هم بجوشید. ای برادری که میگویی من نمیخواهم جبهه بروم، آیا تو خود را بهتر و عزیزتر از قاسم بن حسن علیهالسلام می دانی؟
درسهایتان را فراموش نکنید و جبهه و درس را در مقابل هم مساوی قرار دهید. در آخر از شما دوستان گرامی میخواهم که بدیهای مرا ببخشید و مرا حلالکنید و یادتان نرود که اسلحه مرا زمین نگذارید.
ای امت شهید پرور، این بچه کمونیستها و بچه سوسول ها را ادب کنید و آنها را ریشهکنکنید. ای امت شهید پرور، چرا نمازجمعه را خالی نگه داشتهاید و چرا باید نماز جماعتها و نماز جمعه اینقدر کم جمعیت باشد؟ چرا بعضی از شماها اینقدر نسبت به این چیزها بیتوجه هستید؟ و ای تویی که به یک خانواده شهیدداده بیاحترامیکردی چون طرفدار فلانکس بود و تو ضد آن بودی، پس حالا چه می گویی، پس چرا حالا نمازجمعه نمیروی؟ و ای تویی که مشتت را در مدرسه و خیابان بلند میکردی و علیه فلان کس شعار میدادی، پس چرا حالا دنبال عیاشیگری و کارهای فسادگری میروی. همیشه در هر حال حق را بگو و بجز خدا از هیچ احدی نترسید. و ای تویی که مردم تو را بهترین جزبالله میدانستند پس چرا در جبهه پشت به دشمن کردی و جلو دشمن را خالیکردی.
ای برادران و ای خواهران خوشباوری را کنار گذاشته و محقق و اطلاعاتی باشید و در جلو ضد انقلابیون بایستید و آنها را پست و خوار کنید و آنها را در هیچ جا راه ندهید.
ای برادری که به این انقلاب بدبین هستی مگر تو با خدا و پیامبر مخالفی و ای تویی که از این انقلاب رنج میبری، این را بدان که باید هم رنج ببری چون در قبل از انقلاب به محرومین و ستمدیدگان ستم میکردی، حالا دست تو از این کارها کوتاه شده و آن مردم در آسایشند و آیا تو اگر از یک ستمدیده بپرسی که آن انقلاب را میخواهند یا نه او با کمال .... و شهامت جواب .... می دهد.
در هر کار آیندهنگر باشید که آینده هر کاری مرگ است. جبهه ها را بر هر کاری مقدم بدارید. درس خواندن بدون رفتن به جبهه برای ما ننگ است. اگر میخواهید آخرت خوبی داشته باشید خدا و مرگ را هرگز فراموش نکنید.
ما که می رویم و جان خود را در راه اسلام فدا میکنیم پس شما نگذارید خون ما پایمال شود.
سخنان رهبر کبیر انقلاب را سرلوحه تمام کارهایتان قرار دهید. نکند خدایی نکرده نماز یا روزه شما ترک شود حتی اگر به سن بلوغ نرسیدهاید. هرگز خود را دلخوش مال و منال دنیا نکنید چون آخرت خود را خراب میکنید. زیاد انفاق کنید و از انفاق کردن هراسی نداشته باشید.
اگر بیادم افتادید برای رضای خدا فاتحهای برایم بخوان و از خدا آمرزش من را بطلبید.
به خانوادههای شهدا احترام زیادی قایلشوید.
من یک بچه یتیمی بیش نبودم زیرا مادرم بود که نگذاشت یتیمی بر من اثر کند. مادرم تو امیدی نداشتی که من شهید شوم حالا که شهید شدم مرا ببخش و امید است آخرت خوبی باشد. برادر و ای خواهران من اگر به ما اذیت و آزاری رساندم مرا ببخشید و صبرکنید که خدا صابران را دوستدارد. برادرم تا می توانی به اسلام خدمت کن و از خدمتکردن به اسلام هرگز احساس خستگی نکن و نگذار اسلحه من به زمین بیفتد و به مادرم بیش از اندازه مهربانیکن.
دعاها را هرگز فراموش نکنید و در مجالس دعاها حتما شرکتکنید. نسبت به انقلاب بیتوجه نباشید، چون انقلابی بودن ما را به سعادت میرساند.
آرزو دارم زندگی نامهای برای من بنویسید.
به برادران سپاهی و کمیته و جهاد و تمام ارگانهای انقلابی احترام زیادی قایلشوید و افراد هرزه را به آنها معرفیکرده و حساب شخصی را به حساب مکتب نگذارید. به خود اجازه ندهید که بچه سوسولها برای شما بزرگی کنند و شما در مقابل آنها احساس خرسندیکنید.
اگر شما بگوئید ما شیعه هستیم و فرزندانتان را روانه جبهه نکنید، دروغ میگویید. خشک و مقدس بازی درآوردن کار یک فرد حزب الهی نیست. در تشییع جنازه شهدا حتما شرکتکنید. من راضی نیستم کسی که کوچکترین بدبینی به این انقلاب یا مسئولین انقلاب یا ارگانهای انقلاب در دل او راه دارد، پشت سر جنازه من نماز بخواند. اخلاق اسلامی را رعایتکنید. حزبالهی بودن و کار برای خدا کردن تنها در شهر و وطن خود کافی نیست. این جبهه و جنگ است که حزبالله را میسازد و جزبالله واقعی کسی است که دفاع از اسلام را فراموش نکند و جبهه و جنگ را از یاد نبرد افسوس و پشیمانی را آن روزی نخورد که جنگ تمام شود و شما بگویید ای کاش جبهه رفته بودیم.
در پایان وصیت نامه از شما میخواهم که اگر وصیت نامه من طولانی شده و وقت گرانقدر شما را گرفتم، مرا ببخشید و امیدوارم کسانی که در تشییع جنازه من شرکت کردهاند مرا ببخشند و از شما میخواهم که وصیت نامه مرا به صورت کتابچه درآورید و در بین مردم پخش کنید و جملاتی از آن را بر در و دیوار شهر بنویسید و حتما وصیت نامه مرا بخوانید.
امیدوارم بعد از تشییع جنازه من نیروی عظیمی برای رفتن به جبهه ها آماده شوند چون از این کار شما، خدا و پیامبر هم راضیمیشوند.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
والسلام
چاکرالحسینی
63/12/17
نوحهای بر سر جنازه من خطاب به مادرم بخوانید.
وصیت نامهام را قبل از به خاک سپردنم بخوانید.
ثبت دیدگاه