وصیت نامه شهید حیدرقلی مهدی هارونی
بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
با سلام به يگانه منجي عالم بشريت مهدي موعود و نائب بر حقش امام خميني(ره) و با سلام بر شهيدان صدر اسلام.
اول از آن كمتر مي‌باشم كه بخواهم به شما ملت عزيزم پيام يا وصيتي داشته باشم زيرا كه شما ملت عزيز از همه بيدارتر مي‌باشيد ولي چند كلمه‌اي بعنوان هديه و وصيت به شما ارائه مي‌دهم :
اول هموطنان و مسلمانان و اي امت مسلمان و گرامي امروز وظيفه ما سنگين است و هرلحظه و هر دقيقه و ساعت بايد به فكر جبهه‌هاي جنگ و رزمندگان صحنه نبرد باشيم پس هرچه مي‌توانيد به سوي جبهه‌ها هجوم بياوريد بدانيد امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در جبهه در كنار سربازان خود مي‌جنگد.
اي برادران من سعي كنيد تا آنجايي كه در توان داريد در كمك كردن به اسلام و قرآن كوتاهي نكنيد و هر چه مي‌توانيد به فكر جبهه‌ها و اجراي فرمان امام باشيد.
و اي خواهران مسلمان نسل آينده به دست شماست پس زينب گونه و زینب وار به وظايف خود عمل نماييد.
هان اي امت مسلمان ايران، اي امت محمد صلی‌الله‌علیه‌واله و اي شيعيان علي علیه‌السلام بر شماست‌كه گوش به فرمان نائب امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، روح خدا خميني كبير باشيد و در راه برافراشته شدن پرچم لا اله الا الله بر سراسر گيتي و امپرياليسم جهاني نه اينكه برپا نكنيد به حركت در آمدن دين خدا را ياري‌كنيد.
وصيت من به شما اي امت حزب الله اين است كه همواره پاسدار خون شهيدان انقلاب،مردان بزرگي چون شهيد بهشتي و مطهري و مفتح و چمران و ديگر شهيدان انقلاب باشيد.
وصيت ديگرم به ديگر هموطنان و دوستان و آشنايانم اينست كه مبادا امام را تنها بگذاريد. شما خواهران و مادران همانند زينب باشيد كه پيام عاشورا را به جهانيان رساند شما هم پيام شهيدان اسلام را به جهانيان برسانيد و بگوييد كه در جبهه‌ها حماسه‌ها مي‌آفرينند و چگونه ازخود گذشتگي‌كردند.
و اي مادرم برايم گريه مكن مادر عزيزم مرا ببخشيد و برايم گريه نكنيد دعا كن كه شهادت نصيبم شود، مادر جان اگر شهادت نصيب و شهيد شدم ناراحت نباشيد كه ما راه حق رفته‌ايم من راه علي اكبر حسين و قاسم داماد را پيش‌گرفته‌ام. مي‌دانم كه ناراحت نمي‌شويد اين را مي‌گويم،خلاصه مادر جان آنجا انسان درس زندگي مي‌آموزد و مادراني هستند كه چند تن پسر از دست داده‌اند و با كمال شجاعت مي‌گويند ديگر بچه‌هايم را هم مي‌فرستم.
پدر و مادر:
من ضمن خداحافظي از شما نهايت تشكر را دارم كه افكار و تربيت مرا اين چنين صحيح و در جهت معيارهاي اسلامي قرار داديد. فرشتگان رحمت و ملائكه بر شما درود فرستند كه خالصانه فرزند دلبند خودتان را به ميدان نبرد فرستاديد و با صبر و پايداري خود به عوامل بيگانه ثابت خواهيد كرد كه هديه‌اي را كه در راه خدا داده‌ايد كاملاً با رضايت خود است و اجباري درآن بكار نرفته است.
و از شما مي‌خواهم كه تمام اعمالتان براي رضاي خدا باشد و اين را بدانيد من تا بحال امانتي بودم نزد شما، خداوند شما را وسيله‌اي قرار داده در جهت تعليم و تربيت من تا هر وقت نهايت رضايت خودش باشد مرا به سوي خويش بخواند.
خلاصه مادر در آخر عرضم به تو سفارشي دارم كه خود را سيه مپوش و خود را عزادار مگير كه من سعادتمند شدم و هميشه براي رزمندگان اسلام دعا كن و آنان را دوست بدار. اي مادر، مادراني كه براي فرزندان خود بي‌دلي مي‌كنند، دلداري بده بگو كه ناراحت نباشيدكه در جهان آخرت همين فرزندان و شهيدان هستند كه شما را شفاعت مي‌كنند و شفيع مسلمانان مي‌شوند تا همينجا كافيست و من كمتر از آنم كه براي شما بيش از اين پيامي داشته باشم.
والسلام
ثبت دیدگاه