وصیت نامه شهید بهروز ربیعی

وقتی حضرت زینب (سلام الله علیها) در قتلگاه بدن قطعه قطعه شده حسین (علیه السلام) را دید به جای ضعف در برابر دشمن غدار، بدن برادر را کمی بلند کرد و گفت: «اللهم تقبل منا هذا القربان؛ خدايا! اين قربانى را از ما پذيرا باش.» تو خواهر عزيز! از خدا بخواه و خالصانه بخواه كه خداوند ان شاء الله ما را مورد مغفرت خودش قرار دهد و ما را به همانجايى كه وعده داد ان شاء الله تعالى به همان جا برسيم. من كه گناه فراوان كردم. از همه دوستان و عزيزان مى خواهم كه مرا حلال كنند و اميدوارم كه على اكبر حسين واسطه اى بين من بى‌آبرو خدا باشد. ان شاء الله و اما يك وصيتى هم به برادران عزيزم دارم كه ان شاء الله با انتخاب خط سرخ شهادت بتوانند راه مرا ادامه دهند و هدفشان فقط و فقط يارى اسلام باشد و همه شهيدان اين انتظار دارند كه اسلام پيروز شود. من از شما مي خواهم كه اين انتظار برادرتان را که با پيروى از اوامر امام عزيزمان اين انقلاب را يارى دهيد و ان شاء الله به انقلاب حضرت مهدى (عجل الله فرجه) متصل بگردانيد. خداوند ان شاء الله شما را در مسير حركت به سوى الله مورد عنايت و راهنمايى قرار دهد و همه مسلمين را در هر نقطه از جهان خصوصاً قدس عزيز را هر چه سريع تر آزاد بگرداند و حكومت جهان مهدى (عجل الله فرجه) هر چه زودتر جهان را در بر بگيرد، ان شاء الله. (ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة) 130 تومان به عين الله 20 تومان به محمود بيگى 100 تومان به خاله ام بده كار هستم، لطفا پرداخت شود. خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدى تو را به جان مهدى خمينى را نگهدار. در ضمن تعدادى كتاب دارم كه آن‌ها وقف مسجد در اراك كنيد.