وصیت نامه شهید محمود فلاح زاده ابرقوئی 3
بسم الله الرحمن الرحيم
ساعت ده شب يكشنبه 13 مهر ماه 1359 ميباشد. خدايا با نام تو سخن آغاز كردم. زمان جنگ است، جنگ تحميلي دولت مزدور عراق بر ملت مسلمان ايران، غارتگران جهاني ميخواهند از پيشروي انقلاب اسلامي در كشورهاي مسلمان جلوگيري كنند. صدام حسين خائن به بهانه حقوق ارضي از جانب امريكا و ديگر كشورهاي غارتگر مأمور شده است و اين وظيفه ننگين را به عهده گرفته است، هر روز عدهاي از جوانان غيور و مسلمان ما را در مرزهاي جنوب و غرب كشور به خاك وخون ميكشند. از آن طرف با بمباران هوائي ملت ستمديده ما را كشته و مجروح ميسازند.
از اين رو من هم تصميم گرفتم كه در راه اسلام و پيروي از امام امت خميني كبير قدمي برداشته باشم. انشاءا... بزودي عازم جهت جنگ با اين دشمن كافر ميشوم و جان ناقابل را در راه اسلام و امام امت فدا كنم اگر قابل باشد.
وصيت من به بازماندگان محترم اين است كه اگر كشته شدم جسدم را در سمت راست قبر مادرم به خاك بسپاريد . ضمناً از من دو فرزند يك دختر بنام فاطمه كه او را خيلي دوست دارم از او خوب نگهداري كنيد دقت كنيد او را پيرو مكتب فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و زينب علیها سلام بار آوريد. و ديگري پسري است بنام مسلم دقت كنيد او از اخلاق اسلام و مكتب حسين علیهالسلام بياموزد از زن و بچههايم خوب نگهداري كنيدكه فقدان و نبودن به آنها اثر نگذارد.
والسلام – همه شما را به خدا ميسپارم.
فرزند و برادر شما – محمود فلاح زاده
13/7/59
ثبت دیدگاه