شناسه: 360054

وصیت نامه شهید بهروز صمدزاده

بسم الله الرحمن الرحيم چنان سيلى به صورت صدام خواهيم زد كه از جايش بلند نشود ( امام خمينى ) ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احيا عندربه يرزقون نپنداريد آنان كه در راه خدا كشته مى شوند مردگانند ، بلكه آنان زنده اند و نزد خداى خود روزى مى خورند . با درود به رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران امام امت خمينى بت شكن و به شهيدان راه انقلاب اسلامى و ملت شهيد پرور ايران و حماسه آفرينان جهان . پس از كوشش فراوان و تلاش كه براى رفتن به جبهه حق عليه باطل داشتم به هر درى مى زدم ، در بروى من بسته شده بود تا يك روز درى از درهاى الهى بر روى من باز شد و اين افتخار نصيب من هم شد تا به جبهه بروم و عليه كفار و صداميان خاين قيام كنم . آه اى گلها ! چرا يكبار پژمرده شده ايد ؟ آه اى ابر سياه ! چرا سقف آبى رنگ آسمان را تيره و تار كرده اى ؟ از برگ سرخ شاخها در كوچه هاى شهر ما بوى شهادت مى دهند . بوى شهادت مى دهند .برادرم ، برادرم ، ازخودم عزيزترم . خدمت پدر گراميم سلام عرض مى كنم . اين وصيت نامه را الآن كه مى خواهم به جبهه بروم براى شما مى نويسم . 30/6/60 پدر جان جبهه رفتن من هدفى جز اسلام و خاك ميهن عزيزم چيز ديگرى نبود . و براى پيروزى اسلام و مسلمين بر كفار تنها وصيت من اين است كه اگر در جبهه شهيد شدم ب برادرم محسن بگوييد كه انشاءالله اگر زن گرفت و بچه دار شد اسم پسرش را بهروز بگذارد تا يادگارى براى شما و مادرم باشد . و از شما مى خواهم كه اگر شهيد شدم براى من گريه نكنيد . صبر انقلابى داشته باشيد . مثل هزاران پدرو مادرى كه عزيزترين فرزندان خود را از دست داده اند و در پايان از شما حلاليت خواهى مى كنم . مى خواهم كه مرا حلال كنيد و از طرف من از همه دوستان حلاليت خواهى كنيد

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه