وصیت نامه شهید محمد غلامی شریزی
{و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء والولدان} (چرا در راه خدا و راه آن مردم بیچاره از مرد ها و زن ها و بچه هایی که تحت شکنجه قرار گرفته اند نمی جنگید؟) {و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب نؤتيه اجراً عظيما} (هر که در راه خدا جنگ کند،پس کشته یا فاتح گردد به زودی او را اجری عظیم عطا کنیم) خدایا،خداوندا؛مرا در راهت ثابت قدم بدار.خدایا من یک بنده نا چیز تو،در این جهادی که در پیش دارم و می خواهم انجام دهم پیروز گردان و این جهاد را از من قبول بفرما.خدایا ؛مرا از سپاه خود قرار ده زیرا سپاه تو پیروزند،مرا از حزب خود قرار ده زیرا حزب تو رستگارند ،مرا از دوستان خود قرار ده زیرا دوستان تو بیمی آنان را است و نه آنها اندوهگین می شوند. خدا دین مرا اصلاح بفرما،زیرا دین نگهبان من است و آخرت را برای من اصلاح کن زیرا آنجا خانه ابدی من است. خدایا شهادت مرا قبول بفرما. سلام و درود بر رهبر کبیر مستضعفین جهان و دشمن مسکبران،خمینی بت شکن.سلام بر شهیدان گلگون کفن،و درود و سلام بر شهیدان زنده مخصوصا برادر خامنه ای پدر و مادرم؛ با صمیم قلب به شما سلام می رسانم،مرا ببخشید.پدر و مادرم ؛من برای جهاد در راه خدا ،و امام و امت می روم.پدر و مادرعزیزم حلالم کنید. ای مادر عزیزم ،تو هم چون کوه استوار باش و استقامت کن،و لحظه ای از یاد خدا غافل مباش،پدر ارجمندم ؛مبادا روحیه خود را از دست بدهی وگریه کنی ،چون در آن صورت مرا ناراحت کرده ای،پدر سعی کن در خط امام حرکت کنی.پدر و مادر عزیزم اگر زنده بمانم بهتر ،چون مزه شیرین پیروزی را چشیده ام. و اگر هم شهید شدم مزه شیرین شهادت را چشیده ام،پس در هر صورت پیروز هستم. برادرم؛ خط امام و ولایت فقیه همان استمرار حرکت انبیاست.برادر عزیزم ,تو در خط امام حرکت کن و پشت امام را خالی نگذار.برادرم از تو خواهش می کنم روحیه پدر و مادرم را تقویت کنی. خواهرانم؛ (خواهر بزرگم)تو باید زینب وار حرکت کنی و زینب زمانه باشی،و بتوانی با ناملایمات دست و پنجه نرم کنی،و خواهرم تو در راه خدا مبارزه کن که بهترین راه هاست.و تو ای خواهر کوچکم،تو هم در سنگر مدرسه باش و مشت محکمی بر دهان ابر قدرت ها بزن. و شما ای دوستان و آشنایان ؛آگر خوبی و بدی از من دیده اید حلالم کنید ،وبه شما توصیه می کنم که گول این منافقین را نخورید و همیشه امام را دعا کنید. امت شهید پرور؛ شما ای امت شهید پرور پشتیبان ولایت فقیه باشید و در خط امام حرکت کنید برادران و خواهران مسلمان؛ آیا تا به حال فکر کرده اید که توانسته اید که خون شهیدان را پاس بدارید؟ایا فکر کرده اید که برای این انقلاب که شهیدان بسیاری داده است کاری کرده اید یا نه؟ ای امت شهید پرور؛ اگاه باشید که این گروهک های ضد انقلاب نابود شده اند و آخر عمرشان است.ای امت مسلمان حزب الله ،در هر جا که هستید از روحانیت مبارز دفاع کنید تا بتوانید اسلام را به تمام جهان صادر کنید.خون شهیدان را از بین نبرید و هیچوقت امام امت این پیر جماران،این ابراهیم بت شکن زمان را تنها نگذارید،و از توطئه هاس دشمن آگاه باشید،انشالله. امت حزب الله؛ایا تا به حال بعد از 4 سال انقلاب از خود سوال کرده اید که برای انقلاب چه کرده ایم ؟یا ما توانسته ایم خون شهیدان را پاس بداریم؟پس تلاش کنید. پدرم و مادرم،برادرم؛ مرا در پیش شهدا دفن کنید و برای من عزا نگیرید،وبه یکدیگر تبریک بگویید و افتخار کنید که فرزندتان در راه خدا شهید شده است . برادرم از طرف امام را زیارت کن .نمی دانی که چقدر دلم می خواست امام را ببینم،بعد به جبهه بروم.برادرم من نماز قضا دارم ،خواهش می کنم از جانب من ادا نمایید و خواهش می کنم برای من عزا نگیرید و پرچم سیاه نزنید. فقط پرچم سرخ رنگ را با نوشته لا اله الا الله و محمد رسول الله بر درب خانه نصب کنید.و در آخر اضافه می کنم که هیچ وقت امام خمینی را فراموش نکنید و او را دعا کنید که امام خمینی رهبر مستضعفان جهان و امید همه ملل محروم است. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست خدایای،خدایا؛تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار خدایا شهادتم را قبول بفرما و سلام،محمد غلامی شیزری از واحد بسیج تیپ محمد رسول الله ،گردان مسلم ابن عقیل،گردان 1 فراز هایی از وصیت نامه دیگر شهید مادر؛ای که از جان و خوشی خود گذشته و به فرزندان خود رسیدی ،می بخشی که یک دفعه رفتم.می دانم که ناراحت شده ای،ولی مادر اینکه ناراحتی ندارد،بلکه باید افتخار کنی.مادر خواهش می کنم که برای من گریه نکنی،چرا که اگه گریه کنی مرا ناراحت می کنی و روح مرا آزار می دهیمادر مگر نمی بینی که مردم گروه گروه به جبهه ها می روند تا از این مملکت خود دفاع کنند. مگر نمی بینی مادران شهیدان را که با غرور و با افتخار از فرزندان خود یاد می کنند.مادر شهیدان نمرده اند بلکه زنده اند و نزد خدای خود روزی می خورند پدر ای پدر گرامی که عمر خود را وقف ما نمودی ،می دانم که از رفتن من ناراحت شده ای ولی باید خوشحال باشی که پسرت رفته با کافران بجنگد. پدر مگر نمی بینی که مردم گروه گروه و با شوق به جبهه ها می روند و با شوق به جنگ می پردازند و با اغوش باز از شهادت استقبال می کنند. و تو ای خواهر بزرگم می دانم که حال مرا درک کرده ای و از تو خواهش می کنم که مادرم را متقاعد کن و از تو می خواهم که حجابت را از دست ندهی و پیرو خط امام باشی و امام را هیچ وقت فراموش نکنی و همیشه امام را دعا کنید. و تو ای خواهر کوچکم،تو هم به حرف مادر گوش بده و تو نیز تا می توانی حجاب خود را حفظ کن که با حفظ حجاب آمریکا شکست خواهد خورد. و تو ای برادر ،ای که واقعا برای من برادر بودی،من به خوبی می دانم که تو خوب حرف مرا درک کرده ای و می دانی که من چه حالی دارم.
ثبت دیدگاه