وصیت نامه شهید محسن خراسانی
*{لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله بل احیاء عند ربهم یرزقون }*
(و مپندارید آنهایی که در راه خدا شهید شده اند مرده اند،بلکه زنده اند و نزد خدایشان روزی می خورند)
درود بی کران به امام امت و رهبر مستضعفین جهان و پدر تمام مستضعفین عالم،و درود به این امت مسلمان و همیشه در صحنه و همیشه در سنگر حق علیه باطل. درود بر این امتی که این همه ایثار و گذشت دارد،و درود به تمامی شهدای این انقلاب از اولین تا آخرین.
مادر مهربان و عزیزم؛
سلام مرا بپذیر و مرا حلال کن،و مبادا در فقدان من گریه کنی؛و در بالای خانه امان پرچم سبز نصب کن تا تو دهنی باشد برای این منافقین،تا بدانند که شما مادران با اینجور مسائل روحیه خود را نمی بازید ،و همیشه پشتیبان این انقلاب هستید. مادر جان افتخار کن که فرزندت در راه خدا به این مقام بزرگ رسیده است ،و من هم افتتخار می کنم در دامان همچون مادری پرورش یافتم و در راع خدا به این مقام پر افتخار نائل آمدم؛و این خبر شهادت باید مثل آن روزی که دیده به جهان گشودم خوشحال کند،تا چشم دشمنان اسلام ، قران، امام، روحانیت و امت قهرمان را کور کند. وای بر آن روزی که شما در غم اندوه من فرو بروید و به خاطر من گریه و زاری کنید،که آن وقت است که خون شهدای انقلاب اسلامی و این جنگ حق علیه باطل پایمال می شود،و شما باز زیر بار ذلت می روید .انشالله چنین چیزی رخ نمی دهد ،و شما به رهبری امام خمینی به راه خود که راه شهیدانمان است ادامه می دهید.
پدر جان ؛
مرا حلال کن و با صب و شکیبایی از انقلاب اسلامی دفاع کنومبادا روحیه خود را ببازی و دشمان اسلام را شاد کنی ،و تا آنجا که می توانی از اسلام و روحانیت دفاع کن.مبادا برای من اشکی بریزی ،چون باعث ناراحتی من می شوی.
خواهرم؛
و تو ای خواهر؛ زینب زمان باش و تا آخرین قطره خونت از اسلام دفاع کن.
برادر عزیز؛
بهترین راه راه خداست،پوینده و جوینده این راه باش،و به درس خود تا جایی که می توانی ادامه بده که شما امید های این مرز و بوم هستید.واگر هم نتوانستی به درس ادامه دهی دنبال صنعتی برو که به درد ایران اسلامی بخوری.و احترام پدر و مادرمان هر چقدر می توانی بر آن بیفزا،و مراقب خواهر برادران دیگر هم باش و شما الگوی دیگران باشید.
مادر بزرگ مهربانم؛ درود و رحمت خدا بر تو که این چنین دخری زینب وار و زینب گونه ،همچون مادرم تحویل جامعه داده و تو ای پدر بزرگ من ؛ من هیچ موقع آن اظهار علاقه و محبتت را نسبت به خودم فراموش نمی کنم ،و روز قیامت از خدا می خواهم که نسبت به این رفتاری که بر من داشتی پاداشی عظیم به تو عظا کند ،و افتخار کن که نوه ای همچون من داشتی که در راه خدا هدیه دادی.
خاله عزیزم؛
درود بر تو خاله عزیزم که زینب گونه عمل می کنی ،و تمام گام هایت در راه انقلاب و سالام عزیز است.تو هم باید مثل مادر باشی که موقعی که خبر شهادت پسر خواهرش را برایش اوردن خوش حال شد و دانست که خون خواهر زاده اش به هیج وجه هدر نرفته است،بلکه در راه اسلام و امت اسلامی ریخته شده .و اگر خون این شهیدان نبود هنوز ما در خواب بودیم و نمی دانستیم رژیم گذشته چه بلاهایی بر سرمان اورده است و معلوم نبود که این جوان های عزیزی که در راه خدا به شهادت رسیدند ،در زمان رژیم گذشته در کدام فساد خانه بودند،و خدا را شکر کنید که خون جوانان ما بیهوده به هدر نرفته است. رضا،در انقلاب خونبارمان شهید شد و من در زمان جنگ حق علیه باطل به شهادت رسیدم ؛و از شهدا می خواهم راه شهیدانمان را ادامه داده و به هیج ازین انقلاب و سالام عزیز دست برندارید.
در آخر مرا در گلستان لاله ها،بهشت زهرا دفن کنید.
از قول من به دوستانم بگویید که هر بدی از من دیده اند مرا ببخشند،و در آخر این را بگویم اگر من شهید شدم سالار شهیدان حسین بین علی(ع) را می بینم،و اگر خدا خواست زنده ماندم قبر مقدس او را می بینم.
1360/12/28 جبهه جنوب محسن خراسانی
ثبت دیدگاه