وصیت نامه شهید بهنام رحیمی لهمیان
با سلام و درود فراوان بر مهدي موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف و نائب بر حقش امام خميني و با درود و سلام فراوان بر شهداي انقلاب اسلامي و ملت شهيدپرور ايران وصیتنامه خود را آغازميكنم:
اينجانب اين راه را با چشم باز و قلب شاد انتخابكردم و اميدوارم بتوانم براي كتاب آسماني قرآن و دين اسلام و كشور عزيز ايران قدمي بردارم. اميدوارم كه در جنگ خانمانسوز ايران وعراق هر چه زودتر حق عليه باطل پيروز شود و پرچم اسلام بركره زمين كوبيده شود.
ترسم كه قلم شعله كشد صفحه بسوزد
با اين دل خونين به عزيزان چه نويسم
خدمت پدر و مادر و خواهر و برادران عزيز و ارجمند بهتر از جانم سلام عرض ميكنم. پس از تقديم عرض سلام، سلامتي شما را از درگاه خداوند ايزد متعال خواهان و خواستارم. باري اميدوارم كه اين آخرين غم و ناراحتي شما باشد و هيچگونه در فكر بنده نباشيد. باري قسمت بود كه اينجانب بهنام رحيمي در اين لباس مقدس و در سنگر اسلام به شهادت برسم. باري از شما خانواده عزيزم ميخواهم که برای من هیچ ناراحت نباشید و مبادا برای من گریهکنید که دشمن خوشحالیکند.
اول از پدر و مادرم می خواهم هرچند که شب و روز براي من زحمتكشيديد و من را تا اين سن و سال بزرگكرديد و من تا به اینجا مزاحم شما شدهام، مرا حلال كنيد و بعد از برادران عزيز ميخواهم كه مرا حلالكنند و اصلاً در فكر برادرشان نباشند و زماني كه مانند ماهي از آب بيرون پريده و در خون خود غوطه ميخوردم و چون كيلومترها از محل سكونت خود دور بودم{ و} شهيدشدم.
يكي ميگفت كه اين شهيد غريب است
يكي ميگفت كه كام از دل نديدست
زهر جا بگذرد تابوت من غوغا بپاخيزد
چه سنگين ميرود جسمم ز بس که آرزو دارد
تاريخ 64/11/10
ثبت دیدگاه