شناسه: 362218

تصاویر شهید بهنام هاشم زاده

بسم الله الرحمن الرحیم در مسلخ عشق جز نكو را نكشند روبه صفتان زشت خود را نكشند گر عاشق صادقى زمردان نهراس مردار بود هر آنـكه او را نكشند سخنم با این شعر نغز و زیبا كه تا عمق جان من اثر كرده است آغاز مى كنم و مى دانم زمانیكه این نامه را باز كرده و مى خوانید من دیگر در بین شما نیستم. اما شوق دیدار حسین بن على ( ع ) سرور شهیدان عالم چنان در من است كه ندیدن گل رخسار همه شما را با همه سختیهایش تحمل مى كنم. دلیل نوشتن این نامه دو مورد بود كه هر دو را به اختصار مى نویسم. نخست آنكه اگر مى خواهید خون من و سایر فرزندان برومنداین مرزو بوم بیهوده به خاك نریخته باشد، آرمانى را كه من در راه آن كشته و شهید شدم پاسدارى كنید و این جز در اسلام راستین به رهبرى نایب الام خمینى، این فرزند خلف حسین نهفته نیست. دست امام خمینى و یارانش را بگیرید و تا جان در كالبد دارید او را تنها نگذارید. در غیر اینصورت فردا در برابر خدا و خلق خدا مسولید. دوم آنكه اگر من شهید شدم براى من مراسم آنچنانى نگیرید و آن را ساده و بى تكلف برگزار كنید و به تو اى مادر مى گویم چون كوه استوار باش و در خود بى تابى نشان نده و تو اى پدر مى دانم چون سنگ صبورى و به من افتخار مى كنى. تا آنجا كه مى دانم به كسى به جز پدرو مادرم بدهى ندارم و مقادیرى نیز طلبكار هستم كه شرح آنرا از مسعود نوررى بخواهید. در پایان من همیشه در زندگى مدیون آقاى نورى و خاله ام هستم تشكرات قلبى مرا بپذیرند. از كلیه كسانى كه در زندگى من به نحوى بوده اند، هر كس هست حلالیت بطلبید، به خصوص خانواده حسینى نیا و آقا رضا حسینى نیا. دیگر سخنى ندارم. خدا یا و پشتیبان همه شما باشد. 1360/06/01 بهنام هاشم زاده

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه