شناسه: 362266

بيان خاطرات توسط پدر شهيد

فرزندم بعداز خدمت سربازي ازدواج نمود كه به جبهه رفت به او گفتم حالا وقت جبهه رفتن نيست گفت پدرم الان اسلام نياز به من دارد و من بايد به كمك ديگر همسنگرانم بروم و او رفت و بعد از چند روز خبر شهادتش را براي من آورداند و فرزندم يك پسر داشت.

اين پسرم از ديگر فرزندانم با تقواتر بود و به نماز و روزه خيلي اهميت مي داد.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه