خاطراتی از شهید محمدصادق خوش نوازی
مراقبت از مادر
وي دوران كودكي سختي را پشت سر گذراند وي هنگاميكه چشم باز كرد از نعمت پدر محروم بود، مادرشان نيز از ناحيه پا فلج بود ودر بستر بيماري بسرميبرد.
شهيد خوشنوازي داراي دو خواهر ويك برادر بود، برادرش به علت مرگ پدر براي تأمين امرار معاش خانواده اش درس را در كلاس دوم كنار گذاشته و به كار دشوار كوره پزي پرداخت هر چند اين كار در حد توان يك كودك 9 ساله نبوده اما او مجبور بود برادرش(محمدصادق) را باوجود تمام مشكلات به مدرسه بفرستد.
شهيد محمد صادق در كناردرس ومدرسه به برادرش نيز كمك ميكرد، وي با اين وجود تحصيلاتش را تا دوره راهنمايي ادامه داد سپس تحصيل را رها كرده وبه كمك برادرش پرداخت.
آرزوي مشهد
شهيد محمد صادق آرزو داشت به مشهد مقدس و پابوس امام رضا(ع) برود امابه گفته خويش هيچگاه سعادت آنرا پيدا نكرده وهر چه در طول زندگي بدست آورده بود براي سروسامان بخشيدن به زندگي خانواده اش صرف كرد.
موذن
در دوره سربازي مؤذن منطقه مريوان شده بود وبا صداي دلنشينش، ديگران را تحت تأثير خود قرار ميداد.
ثبت دیدگاه