وصیت نامه شهید حسین آدمی
بسم الله الرحمن الرحيم با درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي و درود بر روان‌پاك شهداي گلگون كفن اسلام از صدر اسلام تا شهداي كربلا و از كربلا تا شهداي انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت امام خميني و سلام بر امت شهيد پرور و معلولين عزيز انقلاب اسلامي كه از نثار جان و مال و هستي خود در راه اسلام هيچگونه دريغ نورزيده و تا سرحد جان پشتيبان ولايت فقيه بوده‌اند و اطاعت امام را اطاعت خدا دانسته‌اند. واما اصل مطلب: اينجانب حسين آدمي ابرقويي عضو بسيج مستضعفان انقلاب اسلامي وقتي لباس رزمي بسيج را بر تن كردم هزار مرتبه فرق كردم و در آنجا انسانيت را دريافتم و اگر افتخار شهيد شدن را يافتم همگان بدانند كه آگاهانه زيستم و آگاهانه جنگيدم و آگاهانه به ابديت پيوستم و فرياد سر مي‌دهم كه من فداي مكتب خميني و راه خميني كه همه‌اش راه خداست مي‌شوم و نه يكبار بلكه دوست دارم هزاران مرتبه فداي اين اسلام و اين مكتب بشوم و اما چند جمله وصيت دارم به مسلمانان و خانواده و بستگانم. و اما وصيتم به امت شهيد پرور: 1- از امت اسلامي و شهيد پرور مي‌خواهم قدر اين انقلاب اسلامي و قدر اين رهبر انقلاب اسلامي حضرت امام خميني و روحانيت بيدار و اگاه پيرو خط ايشان را بدانند چون ثابت شد كه تنها اين قشر، محترم بوده و مي‌باشد كه توانست و مي‌تواند كه اين انقلاب را به سر منزل مقصود برساند و بر روحانيت متعهد و روشنفكران دانشگاهي و اسلامي لازم است كه دست در دست هم داده و اين كشورها و ملتهاي مسلمان را بيدار كنندكه خداوند از جاهل تعهد نگرفته كه ياد بگيرد ولي از عالم و روشنفكر تعهد گرفته كه ياد بدهد و همچنين از ملتهاي مسلمان جهان مي‌خواهم بيدار شوند و دست چپاولگران و ابرقدرتهاي خدا نشناس را از كشورهاي خود كوتاه كنند. و از ملتهاي مسلمان بويژه از امت شهيد پرور ايران مي‌خواهم چون عالم اسلام وكشورهاي اسلامي و مستضعفان نياز شديدي در حال و آينده به مبلغ و اسلام شناساني چون روحانيت متعهد و مبارزاني همانند شهيد مظلوم بهشتي و مطهري و مفتح و شهيداني شاهد همانند آيت‌الله خامنه‌اي و هاشمي و ديگر همسنگران ايشان كه در حوزه فراوان هستند و در كاغذ جاي اسامي همه آنان نيست داريم. لذا به عموم مسلمانان توصيه مي‌شود كه فرزندان خودشان را بفرستند در اين مراكز علميه تا خودسازي را شروع كنند و بعد از آن جامعه اسلامي و امت اسلامي را ارشاد كنند تا ديگر استعمارگران شرق و غرب و عمالشان نتوانند ديگر همه چيز ملت مسلمان و مستضعف را ببرند و آنها حامي اسلام و احكام و مجري آن باشند. 2- توصيه مي‌كنم بيشتر به خدا و روز رستاخيز فكر كنند و دنيا را يك وسيله بدانند و بيشتر با نفس مبارزه كنند كه به قول حضرت رسول مبارزه با نفس بالاترين جهاد است و بدانيم كه ما در محضر حق تعالي هستيم و بدانيم كه در قيامت همه اعضاي بدن ما مورد باز خواست قرارمي‌گيرد و بدانيد با آمدن حضرت امام خميني حجت با توجه به رهنمودهاي ايشان بر همه تمام است و اميدوارم كه قدر اين انقلاب اسلامي و امام را بدانند و كمي تعقل كنند. 3- از پدر و مادر مي‌خواهم از اينكه فرزند خوبي براي آنها نبودم مرا ببخشند و همچنين از خانواده همسر خود مي‌خواهم كه بخاطر خدا مرا ببخشند و بدانند خدا يار و ياور ماست و هر چه شما كرديد فرزندانم و اگر خدا خواست و آنها بزرگ شدند به هر قيمتي شده آنها را به مراكز علميه بفرستيد تا در آينده هم خودشان مهذب و تزكيه و عالم شوند و جامعه را به همين راه هدايت كنند و اين بالاترين آرزوي من و خواسته من از شما است اميدوارم كه اين تحقق پيدا كند. 4- از پدر و مادرم مي‌خواهم همچون(همان طور) كه تا بحال نسبت به خانواده من مهربانيت وخوش رفتاري داشتيد آنرا بيشتر كنيد بلكه نه چند روز بلكه تا آخر عمر و خداوند به آنها و شما اجر عظيم عطا فرمايد و بار ديگر از شما عذر مي‌خواهم كه نتوانستم فرزند خوبي براي شما باشم. 5- از خانواده و بستگانم مي‌خواهم كه چون اينجانب مستطيع به حج شده‌ام در صورتيكه افتخار شهادت نصيبم شد بجاي من يكي از برادران يا پدرم و يا عموي سيد اسماعيل و اگر از نظر شرعي اشكال ندارد هر موقع پسرم بزرگ شد بروند يا برود و ضمناً قدري بادام و مقداري اثاثيه كه از سابق زياد آورده‌ام خمس آنها را نداده‌ام و آنها را يا بفروشيد يا به پول درآوريد و خمس آنرا بدهيد. 6- در پايان از همگي مي‌خواهم كه قدر اين انقلاب و اسلام را بدانند و اگر مي‌خواهند اين‌كشورهاي اسلامي و مستضعفان بدون وابستگي و خود سرنوشت خويش را در دست بگيرند پشتيبان ولايت فقيه و روحانيت متعهد و خط امامي باشند و در اين صورت اين انقلاب اسلامي به دست صاحبش حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف هر چه زودتر سپرده خواهد شد و خداوند تا انقلاب مهدي خميني را نگهدارد و به مردم تاكيد مي‌كنم ديگر نگذارند روحانيت خط امام و چهره‌هايي مثل شهيد مظلوم بهشتي مظلوم واقع بشوند. والسلام و در خاتمه اشعاري از حضرت سيدالشهداء امام حسين علیه‌السلام به يادم آمد كه هنگام ورود به كربلا مي‌سرودند و شيرين و پر محتوا به نظرم آمد وآنرا هم برايتان مي‌نويسم: اگر چه دنيا زيبا و دوست داشتني است دنيا آدم را به طرف خودش مي‌كشد اما خانه پاداش الهي (خانه آخرت) خيلي زيباتر و عاليتر است. اگر اين مال دنيا را آخر كار بايد گذاشت و رفت پس چرا انسان در راه خدا انفاق نكند، اگراين بدنهاي ما ساخته شده كه آخر كار بميرد پس چرا در راه خدا با شمشير قطعه قطعه نشود. چند جمله هم اشعار بعنوان يادبود: به پسرم و دخترم دروغ نگوييد نگوييد من به سفر رفته‌ام نگوييد من از سفر باز خواهم گشت نگوييد زيباترين هديه را برايش به ارمغان خواهم آورد به پسرم و دخترم واقعيت را بگوييد بگوييد به خاطر آزادي اسلام و نشر قرآن هزاران خمپاره دشمن سينه پدرت را نشانه رفته‌اند بگوييد خون پدرت در تمام مرزهاي غرب و جنوب كشور اسلامي پاشيده شده است. بگوييد موشكهاي دشمن انگشتهاي پدرت را در سرآسياب، دستهاي پدرت را در چزابه،پاهاي پدرت را در موسيان، سينه پدرت را در شلمچه و هويزه، حنجره پدرت را در ارتفاعات الله‌اكبر، خون پدرت را در رودخانه بهمن شير پرپركرده‌اند و اما هنوز ايمان پدرت در تمامي‌جبهه‌ها مي‌جنگد. به پسرم واقعيت را بگوييد بگذاريد قلب كوچك پسرم ترك بردارد و نفرت هميشگي از استعمار در آن ريشه بدواند بگذاريد پسرم بداند چرا عكس پدرش را بزرگ كرده‌اند، چرا مادر ديگر نخواهد خنديد چرا گونه‌هاي مادر بزرگش هميشه خيس است چرا پدر بزرگش عصا بدست گرفته است چرا عموهايش محبتي بيش از پيش به او كرده و چرا پدرش به خانه بر نمي‌گردد. بگذاريد پسرم بجاي توپ بازي، قرآن و فنون بياموزد و هر روز فانسخه پدرش را ببندد، هرروز پوتين پدرش را امتحان كند. به پسرم و دخترم واقعيت را بگوييد كه پدرت به خاطر اسلام و اطاعت از امام خميني رهبر الهي و نائب بحق وليعصر ارواحناله‌الفدا كه فرمود جوانهاي مسلمان بروند و سنگرها را پركنند كه ديگر برادران رزمنده خسته نشوند و هم به اين خاطر به جبهه رفته تا وظيفه شرعي خود را انجام داده باشد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
ثبت دیدگاه