شجاعت جوانان اين خاک...دفاع از خط در پناه تير و گلوله
در سال 1363 بعد از طرح لبيک مجددا از طرف بسيج با يک دسته از بچه هاي ابرکوه به جبهه اعزام شديم. در آنجا همراه با شهيدان اصغر جهاني، مجيد چاکرالحسيني، محمد باقر فلاح زادهف غلامرضا هادي نژاد و جمعي ديگر از رزمندگان اسلام به جزيره مجنون رفتيم.
من قايق ران بودم، دلير مرد مي خواست که در سنگر کمين مقاومت کند، رزمندگان ابرکوهي در موقع پدآفند خط شکن خوبي بودند، موقع پدافند و در خط مقدم و سنگر کمين مردانه مي ايستادند، خدا مي داند در قلب دشمن، روي پدها و وسط نعل اسبي جزيره مجنون بعضي ها توان مقاومت نداشتند اما اين ها از کمين و تير و ترکش خمپاره ابايي نداشتندو اصلا خط را ترک نمي کردند.
خط مقدم و سنگر هاي کمين فاصله هاي مختلفي داشت بعضي جاها نزديک بود و گاهي تا 300متر با دشمن فاصله داشت، خدا گواه است شهيدان اصغر جهاني، محمد باقر فلاح زاده و غلامرضا هادي نژاد بر اساس نوبت هر 3 شبي يک بار مي بايست به کمين بروند، ولي موقعي که به کمين رفتند ديگر عقب نيامدند تا ماموريت گردان تمام شد، بعد عقب آمدند.
بنده با قايق تدارکات نياز آن ها در نعل اسبي را تامين مي کردم، شب ها با قايق در کنار آن ها مي ماندم تا اگر اتفاق افتاد به مشکل برخورد نکنند.
مهدي فلاح زاده در همگام با حماسه، ص 785
ثبت دیدگاه