وصیت نامه شهید حسین علی گل بغدادآباد

بسمه تعالی درود بر امام زمان منجی عالم بشریت و نایب برحقش امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی و امت شهیدپرور و قهرمان ایران و سلام بر شهیدان به خون خفته راه حق و حقیقت. ای مادر: من در مدت 16 سال عمرم نتوانستم برای دینم کاری کنم لذا به جبهه رفتم تا دین خود را به اسلام ادا کنم و اگر شهید شدم و جنازه‌ام را به یزد آوردند گریه نکن و خوشحال باش زیرا فرزندت راهی را انتخاب نموده که رضای خدا در آن است و با شهدا به دیدار سرور و سالار شهیدان حسین بن علی(ع) می‌رود و من که عزیزتر از علی اکبر و علی اصغر شش ماهه و امام حسین نیستم. خدا مرا به امانت به شما داد و حالا امانتش را گرفت و وقتی بر سر جنازه‌ام آمدی فکر کن دامادم نموده‌ای و برروی قبرم شیرینی بگذارید و همانا شیرپاک و حلالت بود که مرا به راه مستقیم برد و از انحراف بازداشت. ای مادر بدان که گریه‌ات دشمن را شاد می‌کند. گریه نکن و صبر و استقامت کن تا رزمندگان اسلام راه کربلا را باز کنند و تو و پدر و خواهر و برادرم صدیقه و محمدرضا با پدران و مادران دیگر شهدا به کربلا بروید و امام حسین(ع) را زیارت کنید و ای خواهرم از تو می‌خواهم زینب‌وار راه برادرت را ادامه دهی. و ای امت قهرمان و شهیدپرور من کوچکتر از آنم که به شما نصیحت کنم ولی خواسته‌ای دارم که امید دارم مورد اجابت قرار گیرد و آن اینکه اگر دل نوجوانانتان هوای کربلا کرد و خواستند مانند سرور و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) دین خدا را یاری دهند مخالفت نکنید و بگذارید در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یابند و از شما پدر و مادر عزیزم نیز می‌خواهم اگر برادرم خواست به جبهه برود بگذارید برود و اگر خدای نخواسته مخالفتی کنید نمی‌دانم جواب امام حسین(ع) و حضرت زینب سلام‌الله علیه را چه می‌دهید و به دشمن بگویید این ایران صاحبی دارد و آن مهدی صاحب الزمان است و وعده‌گاه حزب‌اله صفه اباعبدالله الحسین است. ای پدر و مادر عزیز اگر از روی جوانی و کم تجربگی شما را آزرده خاطر نموده‌ام مرا ببخشید. ضمنا حدود نصف روزه‌ام که در اثر ضعف نتوانستم بگیرم جبران کنید و اگر کسی ادعای طلبکاری از من نمود، طلبش را بپردازید. در پایان از امت شهیدپرور می‌خواهم دعا نمودن به امام عزیز را فراموش نفرمایید. «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» التماس دعا - حسینعلی گل بغدادآبادی .