وصیت نامه شهید جلال پارسائیان

بسم الله الرحمن الرحیم سوره توبه قتلو هم یعذبهم الله بایدیهم و ینصرکم علیهم و یشف صدور قوم مومنین و خدا به نصرتی که نصیب شما میگرداند از ظلمی که کافران در حق شما کردند شما ای اهل ایمان با آن کافران به کارزار برخیزید تا خدا آنان را بدست شما عذاب کند و خوار گرداند و شما را بر آنها غالب گرداند دلهای اهل ایمان شفا بخشد . به نام خدا در هم کوبنده ستمگاران و نصرت دهنده مظلومین و پناه دهند بی پناهان و نابود کننده دشمنان خودش به نام ذات اقدس حق که قادر است با یک اراده تمام ظالمان عالم را به نابودی کشاند و مستضعفین را وارث زمین گرداند سلام بر نبی اکرم حضرت محمد ابن عبد الله و سلام بر مولای متقیان علی (ع) و یازده فرزند پاک و معصومش مخصوصا" بر منجی عالم بشریت ولی الله العظم حجة ابن حسن العسکری عج نایب بر حقش بزرگ مرجع حضرت آیت الله العظمی الامام خمینی و کسانی که ندای ملکوتی این رهبر بزرگ را به جان و دل خریدند و ندایش را لبیک گفتند در آنجایی که میبایست مرگ بر شاه بگویند گفتند و در آنجا که میبایست رای به جمهوری اسلامی میدهند دادند و آنجایی که میبایست با آنها مبارزه کنند کردند و در آنجایی که بایست سلاح داغ در دست گرفته و با دشمن بعثی نبرد کنند کردند و در آنجا سخنی از منافق بود مشت محکمی به دهان آنان زدند و گفتند که در لحظه ای گفتیم از امام رهبر خویش حمایت میکنیم و تا آخر میایستیم و سلامی که در روز عاشورا از دست حسین و باران حسین به زمین افتاده بود برداشته و فریاد برآورد ندای حسین اگر روز عاشورا نبودیم که یاریت کنیم این جا لباس رزم به تن کرده و سلاح آتشین بدست گرفته و اسب زمان را زین کرده و آماده ایم تا با عشق با معشوق معامله نمائیم بسی زیبا که جان به لقاء دوست راستی شیرین است و چه چیز را شیرین تر از این میتوتن یافت درس را از قاسم گرفتند که یه عموی بزرگوارش میگوید شهادت از عسل برایم شیرین تر است اکنون تعدادی از این سربازان جند الله موفق به این معامله شدند و در می خانه عشق می مستی نوشیدند و عروس زیبای شهادت را در برگرفتند و بهر دیدار با لقاء حضرت حق آماده شدند و به لقاء یار رسیدند و خویش تن را آماده برای ملاقات معلم بزرگ شهادت یعنی ابا عبدالله کردند و به این آرزوی بزرگ خود رسیدند و حال آن سلاحی که از دستشان افتاده است من و هزاران نفر از همرزمان من برداشته و آواز داده ایم که زمین نخواهیم گذاشت و چون اکنون رسالت بزرگ را با جان و دل خریده و خود را برای ملاقت حضرت حق به جبهه رساندیم و با روحی بزرگ آماده ام تا من نیز بسان یاران و دوستانم و هم رزمانم در قربانگاه عاشقان حق شهادت این زیباترین موهبت الهی را در آغوش بگیرم و برای خود دو راه میبینم و از این دو راه شهادت را برگزیدم و اگر شهید نشدم تا پرچم لا اله الله را به زمین حکم فرما نسازم از پا نمینشینم که هر دو راه را برویم پیروزی است و امیدوارم که انجام وظیفه ام بوده عمل کرده و دین خود را به ابا عبدالله و تمام شهیدان ادا کرده باشم امروز را برای انجام وظیفه الهی که به گردنم هست آماده کنم انشا الله میروم تا در آینده نزدیک خصم زبون را قهرمانه از پا در آورم خداوندا ندایت را با جان دل لبیک گفتم و خود را به جبهه رساندم و اکنون که عازم قربانگاه هستم وصیت نامه مینویسم به امید اینکه از من بعد از شهادت به یادگار بماند چیزی ندارم که چیزی بنویسم آنچه که باید گفته شود شهیدان قبل از من گفتند آنها بسان پروانه به دور شمع نورانی جماران چرخیدند و گفتند تا زنده هستیم نخواهیم گذاشت امام تنها بماند آنها گفتند از امام حمایت کنید دست از دامانش بر ندارید تا سر افراز باشید امت مسلمان امروز وقت امتحان است و چه امتحان بزرگ و سختی بر پاست ای مسلمین در عذاب خدا قرار میگیرید و از رهبر بزرگ اطاعت کنید تا انشاالله این کشتی را از روی این دریای طوفان زده به ساحل نجات رسانید و دومین چیزی که میخواهم بگویم برادران و خواهران امروز تمامی اسلام در مقابل تمامی کفر قرار گرفته و باید این جنگ را ادامه دهید تا در روی زمین فتنه باقی نماند و ان وقتی است که حضرت مهدی ظهور کند پس مبادا خدای ناکرده از جنگ خسته شوید و خود را دست بسته تسلیم دشمن کنید و و سومین مطلبی که میخواستم تذکر دهم خطاب به کلیه برادران به خصوص ملت حزب الله نعیم آباد است سفارشم در مورد پایگاه هیا مقاومت است گرچه ملت خودش واقف است اما باید نگاه کنیم و ببینیم رهبر انقلاب و شهیدان در رابطه این پایگاه ها چه نوشته اند برادران امروز این ابر قدرتها از این وحدت و رفتن شما به پایگاه ها میترسند و اگر موفق گردند این خانه های ابا عبدالله را به تعطیلی بکشانند بدانید که اسلام شکست خواهد خورد شما اگر میخواهید مستقل باشید باید ارتش بیست میلیونی را تقویت کنید و این ممکن نیست مگر با تقویت کردن پایگاه ها مطلب چهارم در مورد ملت غیور نعیم آباد است ای ملت دلاور اکنون که خداوند توفیق به شما داد که انقلاب را بشناسید و در راه آن هیچگونه کمکی دریغ نکردید خداوند به شما جزای خیر دهد از شما عاجزانه میخواهم هر کس ناراحتی یا عمل قبیحی از من دیده اند مرا برای رضای خدا حلال کند و من نیز همه را حلال کردم و از شما میخواهم وصیت شهیدان را فراموش نکنید پایگاه ها را فراموش نکنید مبادا وصیت شهداء از یادتان برود امیدوارم که همانطور که تاکنون فکر اسلام بوده اید بعد از این هم فکر اسلام باشید اما ای پدر و مادرم 18 سال از عمم میگذرد میدانم که نتوانستم که یک قطره از دریای زحمات شما را که نسبت به من انجام داده اید جبران کنم شادم که در هنگامی که اسلام در خطر جدی واقع شده به من اجازه دادید که به جبهه بیایم شاید دیگر در دنیا شما را ملاقات نکنم ولی امیدوارم که در بهشت همدیگر را ملاقات کنیم مادرم بسیار دوست میدارم که فردا مرا در بهشت در کنار دو برادرت زیارت کنی تنها در اینجا فکر نمائید که برادرانت و فرزندی را که در راه اتحاد کلمه الله شربت شیرین شهادت نوشیدند و به لقاء پروردگارشان رسیدند بلکه در آن دنیا سربلندی و ؟ خانواده شهدا مفتخری به افتخار و به زینب میگویی اگر در کربلا برادرانت را و فرزندت فدای حسین (ع) نمودید ما نیز برادران و فرزندمان را در راه پیروزی اسلام فدا کرده و آنها را تقدیم اسلام و نهضت مسلمین نمودیم اما شما ای برادرانم امروز باید اسلام را یاری کنید سلاحی را که از من بر زمین افتاده بردارید و اگر الان توانایی ندارید بهر طریق که میتوانید خود را آماده کنید تا انشاالله روزی خواهد رسید که دیگر نیاز به مبارزه ندارید اما شما خواهرانم بدانید که رسالت بزرگی را بر دوش گرفته اید و باید این رسالت را تا لحظه ای که زنده هستید قهرمانانه به دوش بکشید شما خودتان به وظیفه تا آگاه هستید حجابتان را حفظ کنید و چون خانواده ابا عبدالله صبر کنید و با کسانی که حجاب ندارند مبارزه کنید دیگر عرضی ندارم اگر جنازه ام بدستتان افتاد حتی الامکان پائین پای دائیم به خاک بسپارید و اگر نشد در همان قطعه والسلام علیکم و رحمة الله و برکاتة