وصیت نامه شهید سیداصغر میرعزآبادی

بسم الله الرحمن الرحیم سلام به پیشگاه مقدس حضرت مهدی (عج) و نائب بر حقش امام خمینی و سلام به ملت مسلمان ایران و سلام به خانواده ی شهدا بخصوص خانواده ی شهید پرور خودم وصیت نامه ام را می نویسم: در هفت سال قبل یعنی در سال 1357 فجری طلوع کرد و خورشید بر تیره رویی شب غلبه نمود و سیدی که از این دیار فراموشی به دیار بیگانه تبیعد شده بود پس از 15 سال به میهن خود بازگشت و همزمان با ورد فرشته ، دیو دست خود را از این میهن کوتاه شده دید البته با ایثارگری بسیار بسیار شهیدان از 15 خرداد تا امروز که همگی از شهدای کربلا و سالار شهیدان حسین بن علی (ع) درس گرفته و می گیرند. این انقلاب اسلامی تمام مردمی در ایران با نام جمهوری اسلامی شد و تا بحال در برابر سختیهای زیاد مقاومت کردیم و خواهیم کرد و تنها شاهرگ حیاتی انقلاب روحانیت متعهد و انقلابی و دلسوز می باشد و ما موظف و مکلف هستیم که از آنها تبعیت کنیم و در رأس آنها امام عزیزمان که ما باید مو به مو سخنان آن بزرگوار را آویزه گوش قرار دهیم و به آنها جامه عمل بپوشانیم و در تمام دعاها و بعد از هر نماز طول عمر آن بزرگوار را از خدا بخواهیم. بار الها تو شاهد باش که من هدفی جز تو و مقصودی جز رضای حاضر تو و معبودی جز راهی که تو به وسیله پیامبرانت نشان داده ای ندارم و امیدم به توست و غیر از تو پناهگاهی ندارم. بار الها تو را شکر گزارم که لظحه جوانیم را در این برهه از زمان قرار دادی که برای احیای دین تو به پا خیزم و خون ناقابل خود را در این راه برای رسیدن به هدف مقدسم توسط کافران بر زمین بریزد. و شما ای والدین بزرگوارم ای مادر که شب و روز این جسم من که از طرف خدا در دست تو به امانت گذاشته شده بود زحمت کشیدی و حقاً که بهشت زیر پای شما مادران است و ای تو پدر بزرگواری بودی که شب و روز زحمت کشیدی تا یک لقمه نانی از راه حلال بدست آوری و با تربیت درست فرزند اصیل تحویل جامعه دادی از شما می خواهم اگر توفیق شهادت نصیب من شد مجلس باشکوهی برایم برپا کنید همانند روزی که به دنیا آمدم چرا که شهدا زنده اند. و از شما پوزش می طلبم که نتوانستم یک قطره از دریای زحمات شما را جبران کنم و اگر من تندی و یا عمل زشتی انجام دادم مرا به درگاه خداوند ببخشید و برای من عاصی طلب آمرزش نمایید. از معلمین دلسوزم نیز طلب بخشش می کنم و از آنها هم می خواهم مرا حلال کنند. من دو ماه نماز قضا دارم و یک ماه روز قضا که خود توفیق انجام دادن آن را از خودم سلب کردم و از شما می خواهم برایم به جا بیاورید. من 5 ختم قرآن نذر کرده بودم که این را هم از شما می خواهم برایم انجام دهید تنها جمله ای که به نظرم می رسد که واجب می دانم بگویم این است که از همه برای من حلالیت بطلبید. والسلام. سید اصغر میرعزآبادی.