شناسه: 363305

وصیت نامه شهید علی بمان نخودی زاده

الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل ا... والذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت . آنانکه ایمان آوردند و در راه خدا میجنگندو آنانکه کافرشدند درمسیر طاغوت مبارزه میکنند. من شهادت را یک وظیفه میدانم . پس از درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب بت شکن زمان و ملت رزمنده و قهرمان ایران وصیتنامه را شروع میکنم پس از کوشش فراوانی که برای رفتن به جبهه داشتم و به هر دری میزدم آن در بسته شده بود بالاخره دری از درهای رحمت الهی باز شد و این بنده رو سیاه و گنهکار به آن در روی آوردم و موفق شدم درکنار دیگر برادران با ایمان ومومن به انقلاب و امام جائی برای خود باز کنم هرچند خودم را شایسته نمی دانم. در ناامیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است ، من امیدوار شدم که سعادت به من روی آورده است تا به جبهه حق و باطل و جنگ میان کفر و اسلام روانه شوم و بتوانم خونم را فدای این اسلام کنم اسلامی که امامی چون حسین عزیز(ع) دارد و جان برکفانی چون عباس(ع) و علی‌اکبر(ع) دارد و سوختگانی و درددارانی چون خمینی بزرگ دارد و من هم سهمی داشته باشم بر شما است ای ملت رزمنده که پیام‌آور خون شهیدان باشید شهیدانی که از بهترین افراد و مومنترین کسانی بودند که به این انقلاب عشق ورزیدند پر و بالشان در کنارمعشوق سوخت و چنین بست برزمین که ای دریای بیکران انسانها بپاخیزید و با یکدست قرآن و با دست دیگر سلاح برگیرید و ازحق و رسالت انسانی و شرف خود دفاع کنید و حق خود را از ابرقدرتها وزورگویان تاریخ بستانید. اما پیام من به تو ای پدرعزیزم پدرجان مبادا در شهادتم ناراحت و یا پشیمان شوید این راه راهی بود که با مشورت شما برگزیدم مرا ببخشید که بی‌خبر به جبهه رفتم انشاا... مرا ببخشید و اما تو ای مادر مهربان اگر چه ممکن است برای تو مشکل باشد که دومین فرزند را از دست دادی میدانم خیلی سخت است ولی مبادا قطره‌ای اشک بخاطر اینکه دو فرزند را ازدست داده‌ای بریزی . و شما ای برادرانم رضا و نادر و عباسعلی شما هم ادامه‌دهندگان راه شهیدان باشید . و اما تو ای خواهرم تو باید قافله سالارشهیدان باشی و همچون زینب که همنام خودت است در مجلس تمام یزیدیان تاریخ حاضرشوی و پیام تمام شهیدان را همچون پتکی بر سرآنها بکوبی انشاا... و اما شما ای مسئولین مملکتی شمائیکه این پست و مقام را شهدا به شما دادند و پشت میزی نشسته‌اید که با خون شهدا ازجان آنها به شما رسیده و این خون خوب پاسداری کنید و خواهش دیگری دارم این است که اگر گناهی و بدی در حق شما کرده‌ام مرا ببخشید مخصوصا از مادرم طلب بخشش دارم برای من دعا کنید امیدوارم که رستگار باشید . انشا ا... پدر و مادر و برادر عزیزم می‌دانم موقعی که خبرکشته شدنم به شما میرسد ناراحت میشوید ولی باید افتخار کنید که دومین هدیه کوچکی در راه خدا دادید زیرا یک مسلمان واقعی در راه خدا انفاق می‌کند امیدوارم با صبرتان بتوانید دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی را به رهبری امام خمینی سرکوب کنید و شما عمو رجب - عمو رمضان و عمو حسین اگر از من بدی و گناهی دیدید مرا ببخشید و از زحمات عمو رجب که من در بیمارستان بودم مرا ببخشید و عمه‌ها و خاله مرا حلالیت بطلبید . خداحافظ . والسلام. فرزند حقیرتان محمدکاظم نخودیزاده . 63/12/19

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه