وصیت نامه شهید سیدمحمدرضا میراسماعیلی مزرعه آ

بسم الله الرحمن الرحیم یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم (1) تومنون الله و رسوله و تجاهدورن فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون(2) ای کسانی که ایمان آورده اید آیا دلالت کنم شما را به تجارتی که نجات دهد شما را از عذاب دردناک ایمان. بروید و در راه خدا و رسولش جهاد کنید با مالهای خود و جانهای خود این برای شما بسی بهتر است. ای کسانی که ایمان آوریدید آیا شنیدید ندای قرآن را و آیا شنیدید فریاد هل من ناصر ینصرنی حسین زمان را. آیا جهاد جز راه سعادت و به خوشبختی واقعی رسیدن می باشد خدایا تو خود شاهد باش که من حرکت کردم منتهای آرزویم و هدفم تو بودی تو خود ما را امر کردی به جهاد و فرمودی کسانیکه در راه تو جهاد می کنند دارای درجه و مقامی بالا هستند اکنون که چند روزی به شهادتم باقی است در غروب زندگی خود در حالیکه رزمندگان برای حمله نهایی آماده می شوند این کلام برای همیشه باقی خواهند ماند شما این شهادتها را به فال نیک بگیرید این جنگ اگر اتفاق نیفتاده بود هرگز این نیروی اسلام به این شکل پا نگرفته بود خداوندا تو خود دین امت را یاری کن و آنها را در راه هدفی که در پیش گرفته اند یاری کن. از امت اسلامی و به خصوص جوانان می خواهم در ازای اینکه ما خون وجان خود را فدای اسلام می کنیم آنها سنگر مساجد را حفظ کنند و در هر شهر و روستایی که هستند نماز را برگزار کنند و در مراسم های مذهبی شرکت کنند و شما ملت باید در برابر خدای خود جوابی داشته باشید شهدا فردا شما را مورد سوال قرار می دهند که ما خون آنها چه کردید. از پدر و مادرم می خواهم صبورانه شهادتم را تحمل کنند و تو ای مادرم حلالم کن هر چه بدی کرده ام و به شهید بودنم اگر لیاقت داشتم و شهید شدم افتخار کن . از پدرم می خواهم دو ماه برایم روزه ی قضا بگیرید و برای من سه ماه نماز قضا بجا بیاورید و مقدار کمی پول دارم که مقداری از آنرا در راه خدا خرج کنید و مقداری از آن را هر طور که خودتان خواستید خرج کنید و خمسش را هم بدهید. در پایان از همه ی شما خداحافظی می کنم. هر چه شما کردید و امام و او را یاری کنید. والسلام. تاریخ 23/10/1361 ساعت 12 ظهر . سید محمدرضا میراسماعیلی مزرعه آخوند فرزند سیدعلی اکبر