وصیت نامه شهید وحید ضیائی بیده

بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان و با درود به رهبر کبیر انقلا ب اسلامی که طی سالها مبارزه با ابر جنایتکاران ، غرب و شرق را شکسته ولی ممکن است از لحاظ ظاهری شکسته شده است ولی از لحاظ روحی چون پتکی در برابر دشمنان ایستاده است و پوزه دشمنان اسلام و روحانیت را به خاک کشیده است . من از خدای خود یک تقاضا دارم و این است که گناهانم را ببخشد من خیلی گناهکارم ولی از خدا طلب بخشش می‌کنم و انشاءالله که خدارویی به بنده گنهکار بکند . و اقلا شماری از گناهان مرا ببخشد . از خداوند تقاضا دارم که تمام بنده هایش را به راه راست هدایت کند . من این وصیت را می کنم اقلا به افراد خانواده ام که این دنیا ارزشی ندارد که انسان برایش این همه تلاش بیهوده کند . تلاش برای برای مادیت ،تلاش برای ؟؟؟خوب تلاش برای پول زیادی آخر برای چه ؟ از اینها بگذریم . من از برادرانم تقاضا دارم اگر من شهیـد شدم راه من را ادامه بدهند . من آنها را وادار نمی کنم و این را هم می گویم که من هیچ وقت با زور نیامده ام در جبهه بلکه با عشق آمدم . من عاشق بوده ام . عاشق خدا ، مگر ؟؟؟ من عاشقم . از خداوند می خواهم که پدر ومادر و برادرانم را به راه راست هدایت کند . شاید پس از شهادت من آنها به ارزش اسلام پی ببرند . شاید با شهادت من به راه راست هدایت شوند . ممکن است پس از شهادت من بگویید که او الکی شهید شد ولی از شما هیچ وقت راضی نیستم که بگویید او الکی شهید شد . باید هر کس بپرسد که او چه شد بگویید او در راه اسلام شهید شد ضمنا می خواهم که مرا در کنار شهیدان امام زاده عبدالله خاکم کنند و این وصیت را می کنم که حیوانات را اذیت نکنند . مخصوصا گربه ها . موتورم را به برادرم محمد علی می بخشم و از پدر ومادرم تقاضا ی بخشش دارم چون من آنها را خیلی اذیت کردم . دیگر عرضی ندارم به امید پیروزی رزمندگان اسلام و به امید سلامتی امام عزیزمان و ضمنا اگر کسی پولی از من طلب دارد به او بدهید . به برادرعزیزم محمود ضیایی ، محمود از تو می خواهم تا مدتی این نامه را باز نکنی ، از تو خواهش میکنم اگر من به آن درجه رسیدم آن را بازکنی . وصیت نامه برادر حقیرتان - وحید ضیایی 62/10/1