وصیت نامه شهید سیدحسن صبوحی

بسم الله الرحمن الرحیم حال که این وصیت نامه را می نویسم چیزی دیگر به وقت عمر من باقی نمانده است حال می خواهم چند جمله صحبت کنم به یاری خداوند تا موقعی که کافران داخلی و بعثی را نابود نکرده ام و تا قبر سرور بزرگان شهیدان حسن بن علی (ع ) را زیارت نکرده ام و تا مردم مسلمان کردستان را از دست این کافران از خدا بی خبران دست نشانده آمریکا آزاد نکرده ام دست از جنگ با آنها بر نخواهم داشت وی این را سرخ حسن بن علی (ع) و یارانش 72 تن را آزاانه برگزیدم تا به حال من مرده بودم و این لحظه آغاز جهاد است این حساس را در خود می بینم که تازه دارم زندگی می کنم و این شهادت است که تولد دیگری بر من اهدا می کند چقدر خوب است که انسان شهادت در راه خدا را پذیرا باشد ای پدر و مادر و برادران و خواهر ارجمندم مرا حلال کنید چون در زندگی فرزند خوبی برای شما نبودم با استقامت و صبور باشید و از انقلاب اسلامی و روحانیت دفاع کنید مبادا روحیه ی خود را ببازید و ناراحت شوید. افتخار کنید که فرزندی در راه خدا تقدیم کرده اید و همگی مرا حلال کنید. از شما چند خواهش دارم و آن این است که دست از دعا بر جان رهبر و رزمندگان در هر وقت برندارید.هر کس خواست به شما تسلیت عرض کند حتما بگید تبریک عرض کند چون فرزند شما به آرزوی خودش رسید و من را در یزد دفن کنید هرگونه کمکی که می توانید به این اسلام بکیند دریغ نکنید. و شما ای ملت شهید پرور گوش به فرمان نائب بر حق امام زمان (عج) خمینی عزیز باشید که دشمنان ما خوابهای آشفته ای برای انقلاب و اسلام دیده اند که شما در سایه ی خدا و رهبری امام خمینی می توانید بر آنها پیروز شوید و نقشه های شوم استعمار را خنثی کنید. از شما می خواهم اگر کسی ادعای طلبکاری از من کرد به او بدهید و هر چقدر گفت بدهید و هر کسی من از او پولی طلب دارم حلالش باشد. مرا ببخشید. خوب دیگر باید بروم خدا مرا صدا می کند خوب مادر مبادا گریه کنی باید استوار باشی و افتخار کنی همچون خانواده ی شهدا از همه فامیل ها و همسایه ها طلب بخشش می نمایم. همچنین از عمه و خاله و دایی ها طلب بخشش می کنم. خداحافظ همه ی شما باشد. والسلام فرزند حقیر شما سید حسن صبوحی.