شناسه: 366317

وصیت نامه شهید عباس علی سلطانی گردفرامرزی

بسم‌الله‌الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی‌سبیل‌الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان نبرید کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه زندگانند و نزد خدایشان روزی می‌خورند. کل نفس ذائقة الموت تمام موجودات شربت‌مرگ را خواهد چشید که روزی به سراغ ما خواهد آمد چه بهتر که این مرگ در جبهه جنگ و در حال مبارزه حق بر علیه باطل باشد که گوارا است که جان شیرین در راه دوست فدا شود همان دوستی که از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است چه بهتر که این مگرد در پیشگاه ملتی باشد که به جرم پیروی از قرآن این کتاب نجات‌بخش انسانها مورد هجوم ابرقدرتها و جنایتکاران جهانی و سرسپردگان و مزدوران آنها قرار گرفته است ای خدای یکتا تو خود آگاهی که من هدفم جز خشنودی تو و تحقق دین مبین اسلام چیز دیگر نیست از تو می‌خواهم که مرا به راهی هدایت فرمایی که نیکان و صالحان تو پیموده‌اند. خدایا رهبرکبیر انقلاب امام خمینی را طول عمر عطا کن که این نهضت اسلامی را به قیام مهدی(ع) برساند پیروان راستین این امام را موفق و پیروز گردان خدایا کسانی که سد راه این انقلاب می‌شوند هزچه زودتر مفتضح و نابود گردان. در پایان پدر و مادر و برادران و خواهرانم و فرزندانشان را به خدای بزرگ می‌سپارم و پدر ومادر عزیزم مرا ببخشید که در حدود 16 سال شما را زحمت دادم مرا با رنج و مشقت فراوان بزرگ نمودید از شما پوزش می‌طلبم وامیدوارم در لحظات آخر عمرم اگر گناهی از من سر زده حلالم کنید و نماز یا روزه‌ام که شاید قضا شده باشد و یادم نبوده قضا کنم برای من بشوید و اگر نمی‌توانید برایم بشوید بگویید برایم بشوند و برای من گریه وزاری نکنید که دشمن شاد بشوم و اگر هم گریه می‌کنید در گوشه‌ای پنهان از چشم دشمنان اسلام که شاد نشوند درحق امام دعا کنید که پشتوانه امت ایران است و درراه انقلاب تا می‌توانید کمک و مساعدت نمایید که این انقلاب به حق انقلاب الهی است که هر که با این انقلاب درافتد برافتد که می‌بینید کسانی همچون بنی‌صدر و امثالهم با این انقلاب درافتادند و صدام هم به برکت خون همین شهدا خواهد برافتاد زیرا کفر است و هرگز کفر پایدار نمی‌ماند درخاتمه از تمام فامیل و دسوتان که بدی در حقشان کرده‌ام طلب عفو می‌کنم و در ضمن اگر کسی طلب من دارد و گفت به او بدهید ولی خودم یادم نیست که با چه کسانی طلب حساب دارم و از خدا می‌خواهم که همه ما را ببخشد و بیامرزد و پولی که در بانک دارم بابا حسین دارد و هر کارش خواهد بکند ولی مقداری از آن را به مادرم بدهید. برروی سنگ مزارم بنویسید که من کشته عشق خدایم و من‌ا... و علی‌ا... و فی‌سبیل‌ا... خوشا آنان که راه حق دیدند و رفتند خوشا آنان که به جای گریه خندیدند و رفتند خوشا آنان که بذر آدمیت دراین ویرانه پاشیدند و رفتند خوشا آنان که‌بار دوستی را کشیدند و نرجیدند و رفتند خوشا آنان که هنگام شهادت لباس جنگ، پوشیدند و رفتند خوشا آنان که با لذت ز گیتی بساط خویش برچیدند و رفتند خوشا آنان که با مردانگی به سوی حق پرکشیدند و رفنتند . نصر من الله و فتح قریب ـ عباسعلی سلطانی

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه