وصیت نامه شهید حیدر ریکا
بسماللهالرحمن الرحیم بنده حیدر ریکا در تاریخ 4/11/1361 از یزد حرکت کردم به اهواز دو روز در اهواز ماندیم بعد از دو روز به پشت جبهه منتقل شدیم و مادر پشت جبهه با روحیه عالی از این به آن طرف حرکت میکنیم و تقریبا 14 روز اینجا هستیم و میمانیم و انشاا... میخواهیم به طرف کربلا حرکت کنیم. ای حسینجان ما دلمان تنگ شده جگرمان آب شده ما و دیگران میخواهیم این صدامیان و نوکران آمریکا ، شوروی، منافقان و دیگر ضد اسلامیان را نابود کنیم تا یک کشور جمهوری اسلامی به پا شود. خیلی آرزو دارم که همه با هم متحد بشویم و دست به دست هم بدهیم تا با همدیگر دوست و برادر باشیم اگر بنده حیدر ریکا فوت کردم نصیحت من این است که مردم انقلاب خودشان را نگهدارند و مسلمانها دست به دست هم دهند و کمک به رزمندگان اسلام در جبههها نمایند تا انشاءا... همه کافران صدام و صدامیان نابود شوند ما میجنگیم به خاطر اسلام تا خون این عزیزان و دیگر رزمندگان اسلام به هدر نرود تا انشاءا... راه کربلا باز شود و مردم همه با همدیگر سفر خود را به کربلا بیایند؟اگر بنده زنده ماندم خودم با رفیقانم به کربلا میرویم. هرکس عاشق است و عاشق کربلا بیایند نزد ما با دیگران اگر من بنده حیدر ریکا شهید شدم از من راضی باشید و دیگر پدرم و مادرم را که من را ندیدید من را ببخشید و دیگر خالههایم داییهایم - عمویم - رفیقانم همسایگان از من راضی باشند اگر شهید شدم این را بدانید خونهایی که ریخته میشود همه خونها در راه خدا و یاران امام حسین ریخته شده و این هم هنوز تا ظهور انقلاب مهدی(عج) شریف ادامه دارد. وصیت من به خانواده این است که ناراحت نباشید و دلگیر و غمگین نباشید که من به جبهه آمدم و هیچ درد و سری برای خود ایجاد نیاورند انشاءا... فرزندانمان و پدرم و خانوادهام میدانند که رفیقمان یا همکلاسهایمان به جبهه عزیمت کردهاند و شهید یا مجروح بر جای گذاشت هشده که دلم همچون میزند و خانوادهام میدانند که جنگ جنگ است و ما و دیگران باید به کربلا برویم تا انشاءا... قبر امام حسین را زیارت کنیم. دیگر عرضی ندارم - خداحافظ خدا نگهدار
ثبت دیدگاه