وصیت نامه شهید محمدعلی زارع شحنه
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند خریداری کرده است از مومنان جانها و مالهایشان را به اینکه عطا کند به آنها بهشت را می کشند در راه خدا یا کشته می شوند وعده ی خدا حق است که در قرآن و تورات و انجیل وعده داده است. با درود و سلام به حضرت بقیه الله و نایب بر حقش رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و همه ی شهدای اسلام از صدر اسلام تا کنون و به امید پیروزی رزمندگان اسلام.
من در یک خانواده ای چشم به دنیا گشودم و به تحصیل پرداختم و از زمانی که خودم را شناختم تا به حال با دنیا نیز جنگ داشتم و به بی وفایی دنیا پی بردم و دنیا در نظرم هیچ شده بود و مثل اینکه دنیا به این بزرگی جرایم مثل یک زندان چهارچوب شده بود و لذا می خواستم زودتر از این دنیا خلاص شود و بال و پر پیدا کنم و به سوی دنیای بزرگ همیشگی پرواز کنم چون که من طعم این دنیا را چشیدم و بدان جهت دست از همه چیز خود کشیدم تا با دشمنان قسم خورده اسلام و مستکبرین مبارزه کنم و نیز به این ایمان داشتم که انقلاب ایران الهی است و باید به صاحب اصلی آن تحویل داد و تحویل هم خواهد شد چونکه این انقلاب با این همه توطئه ها که به وسیله آن می شد با یاری خدای بزرگ خنثی شد پس بدانید این ضد انقلابها سرکوب خواهن شد و و در دست ملت مبارز ایران از بین خواهد رفت. آیا وقتی که آخر این دنیا مرگ است حیف نیست که مرد در بستر بمیرد مرد باید مرد میدان باشد و مبارزه کند و حق دیگران را از دست غارتگران بگیرد و مرگ سرخ را بر ذلت و زیر ستم رفتن ترجیح دهد چرا که کوتاه ترین راه رسیدن به سعادت ابدی شهادت است و حالا می خواهم به همکیشان و هم مسلکان خود وصیت نامه ام را شروع می می کنم:
من خدا را شکر می کنم که به آرزویم رسیدم اما به مادرم و پدر و برادران و خواهرم بگویید به هیچ وجه گریه برایم نکنند و اگر می توانید برایم بخندید وجشن بگیرید چونکه من خوشبخت شدم از دام این دنیا که مملو از گناه است رهایی یافتم و از دام این دنیایی که همه جایش ظلم و ستم می باشد رهایی یافتم خدا را شکرگزاری کنید چون که من از امام حسین (ع) والاتر نیستم. او فرزندانش و همه اهل و عیالیش را در راه خدا فدا کرد و ما هم وظیفه داریم خون آنها را زنده نگه داریم و راه آنها را ادامه دهیم و در این برهه از زمان اسلام به خون احتیاج دارد و م باید با خون خود ریشه های اسلام را آبیاری کنیم که درخت اسلام سبز و خرم شود و من گفته ی خدا را به جا آوردم چونکه خداوند بزرگ و مطلق می باشد و برایم نگویید که جوان بوده ناکام بوده و آرزو داشتیم که او را داماد کنیم و بدانید که من در آن دنیا نزد خدا داماد شدم و خدا همه چیز برایم فراهم می کند و به مادرم بگویید صبر و شکیبایی داشته باشد و من در آن دنیا برایت دعا خواهم کرد که تو گریه نکنی و روح مرا آزرده نکنی چونکه تو برایم خیلی زحمت کشیدی و واقعا هم نتوانستم شکرگزار زحمات بی دریغ شما باشم و به امید اینکه روزی برایت فرزندی رشید و فعال باشم مرا پرورش دادی ولی این را بدان چه بهتر از شهادت و در این راه قدم برداشتن و واقعاً مادری دلسوز بودی برایم ولی خوشحال باش که فرزندت در جهاد در راه خدا رفته است و حالا که اسلام در خطر است خدمت کردن به آن واجب تر از هر چیز از جمله خدمت به پدر و مادر است و به شما سفارش می کنم به رهنمودهای امام خمینی توجه کنید و بدانید که خدا پشت و پناه اوست و اگر کسی در خط امام نبود او را کنار بگذارید و اگر غیر از این عمل کنید بدانید که شکست می خورید.
از امت اسلامی می خواهم که راه رزمندگان و شهدا را ادامه دهند چرا که این دنیا ارزشی ندارد و ارزش دنیای ابدی بیشتر است و این فرموده خداست که می فرماید انما الحیوه الدنیا متاع قلیل. متاعی کوچک بیش نیست و مبادا شما را بفریبد امیدوارم خداوند توفیق شرکت در نماز جمعه و دعاها وجهاد در راه خودش را به همه ی مشتاقان این راه عنایت فرماید.
و اما وصیتی به خانواده های شهدا دارم و این این است که ای عزیزان شما که امتحان خود را دادید ولی صبر کنید و ثبات عزم داشته باشید که این صبر شماست که حمایت از رزمندگان و سالکان طریقه الله و دشمنان این کشور را ذلیل و خوار کرده است و ای امت حزب الله شما هر کدام که توانایی رفتن به جبهه را دارید جبهه ها را پر کنید و از یکایک دوستان و آشنایان و همسایگان طلب مغفرت و حلال بودی می طلبم. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته. حربٌ حربٌ حتی النصر. محمد زارع شحنه 8/12/1365.
ثبت دیدگاه