وصیت نامه شهید حسین زارع 2
بسماللهالرحمن الرحیم
امیدوارم اهل خانواده و همه از من حقیر راضی باشید.
وحیدرضای عزیزم امیدوارم زمانی که این نامه را به دست تو میدهند تو سواد خواندن آن را داشته باشی و هرچه را که در آن نوشتهام عمل کنی وحیدرضا برادر عزیزم برادر تو در زمانی زندگی میکرد که پستی و بلندیهای زندگی زیاد وجود داشت از طرفی انقلاب اسلامی در مملکت رخ داد که به حق در جهان اثری بس بزرگ داشت انقلابی که پشت نامردان قرن را لرزاند و... از طرفی دیگر جنگ بین ایران و عراق درگرفت و هدف عراق نیز از شروع این جنگ برای این بود که از صدور این انقلاب جلوگیری کند ولی این جنگ از لحاظ تبلیغاتی به ضرر عراق تمام شد. مطلب دیگر که میخواستم بگویم این است که برادر تو با همه رقم افرادی تماس داشت با همه درد دل میکرد به حرف همه گوش میداد خلاصه میخواهم حاصل این چند سال زندگیم را در چند خط بیان کنم اول اینکه هر عملی را که میخواهی انجام دهی فکر کن کسی بر این کار تو نظارت میکند یعنی باور کن که خدا ناظر بر کارهای تو است دوم بدان که هر لحظه امکان فرا رسیدن مرگ هست پس کار خطا انجام نده چون شاید نه وقت توبه کردن آن را پیدا کردی و نه توفیق جبران آن را. سوم مطلب را که میخواستم بگویم این است که با همه کس معاشرت نکن در جایی که صحبتهای کفرآمیز میزنند شرکت نکن چون ممکن است ذهن تو زود باور باشد و زود مطالب نادرست را قبول کند. چهارم همیشه طرف حق را داشته باش ولو به ضرر تو تمام بود برای دفاع از حق تا پای جان ایستادگی کن. پنجم قدر پدر و مادر را بدان چون خون من زیاد آنها را اذیت میکردم از این رو وقتی در غربت بودم خیلی رنج میکشیدم و غصه میخوردم. ششم افتخار کن که برادر تو در راه اسلام شهید شد. هفتم این راهم بدان که برادر تو با قلبی پر از درد به شهادت رسید این را که میگویم خدا میداند حقیقت محض است آری قلم پرازدرد بود همه ناراحتیهایم به خاطر اسلام بود. دیگر عرضی ندارم فقط به وصیتهایم عمل کن. برادر تو حسین زارع امیدوارم در راه رسیدن به اهداف اسلامی هرچه کوشاتر باشی والسلام. از جمیع بلایا محفوظ باشید.
حسین زارع سخویدی
ثبت دیدگاه