شناسه: 367090

وصیت نامه شهید محمدعلی زارع بیوکی

بسم رب الشهداء و الصالحین اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا وان الله علی نصرهم لقدیر اجازه داده شد به رزمندگان اسلام بجنگند زیرا برآنان ظلم شده است. و همانا خداوند بر پیروزی آنها قادر است. با درود و سلام بر حضرت حجت‌ابن الحسن مهدی صاحب زمان و نایب برحقش امام خمینی کبیر رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با درود و سلام بر شهیدان اسلام و قرآن و با درود و سلام بر حسین و معلولین انقلاب و با درود و سلام بر این پدر و مادرانی که با خون فرزندانشان این انقلاب اسلامی را آبیاری کرده‌اند. پروردگارا. اکنون در حدود یک سال است که توفیق نصیبم کردی تا به جبهه نبرد ایمان و کفر خدمت کنم سپاسگزارم مثل همیسه اما خدایا این شکرگذاری را خالص و بی‌ریاگردان خدایا اکنون که نهضت جهانی اسلام اوج گرفته و این نهال ارزش و پرثمر پیروزی از انقلاب خونین کربلا احتیاج به خون دارد. ما ، تحت فرمان ولی امرمان حضرت آیت ا... العظمی امام خمینی مدظله به این میدان می‌رویم تا با خون خویش پیروزی همیشگی مستضعفین را در طول تاریخ بیمه نمائیم ما می‌رویم تا باکسب پیروزی - فتح با شهادت - قدرت اسلام را به جهانیان بفهمانیم. من خیلی به درگاه خداوند نالیده‌ام و گریه کرده‌ام و از او حاجت خواسته‌ام تا مرا به آرزوی نهایی خود یعی لقاءالله که همان شهادت است برساند. اما تاکنون هر چه در زده‌ام جواب نشنیده‌ام و امیدوارم که به زودی بشنوم. بالاخره پس از انتظارهای فراوان موقعیت اینکه به نقطه اوج و تکامل که همان شهادت در راه اسلام است نزدیک می‌شویم آرزویی که آرزوهایم در آن نهفته شده می‌رسم. خدای را می‌ستایم که به من لیاقت چنین کاری که همان جنگ با کنار است داد و همانطور که دعا می‌کردم دعایم را استمرار می‌دهم که در این جنگ مرا جزء شهدا قرار دهد. و به یگانگی خداوند وجود رهبران و امامان و معصومین معتقد و نیز به ولایت فقیه که دنباله‌رو را امام است ایمان دارم. من به خواست و اراده خداوند تبارک و تعالی و با آگاهی از پایان این را به مأموریت می‌روم و امیدوارم که بتوانم با نثار خون خودم رضایت خالقم را جلب کنم و به انقلاب اسلامی کمک نمایم. فمن یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا مپندارید آنان که در راه خدا کشته شده‌اند مردگانند بلکه زنده‌اند و نزد خدا روزی می‌گیرند سلام بر تو ای رهبر بزرگ اسلامم سلام بر تو ای پدر و مادر عزیز و سلام بر شما که اینگونه فرزندان خود را در دامن پاک خویش پرورانده‌اید و او را به خدای خود هدیه کردید. آری که آزادانه و آگاهانه و تنها هدفم در تمام ناامیدیها عاشقانه در راه خدا گام نهادن بود. ای مادرم در مرگ من به جای غم و اندوه شادی و مباهات را برگزینید. تا دیگران ادامه دهنده راهم باشند. به سنگ مزارم ناکام ننویسید زیرا که خودم این راه را انتخاب کردم و با آغوش باز به استقبال لقاء پرکشیدم هدفم از اینکه به جبهه آمدم این بود که بتوانم کناره گناهان کبیره و صغیره خود را اعدا کرده باشم. و نزد خالقم آبرویی کسب کنم «و ما تدری نفس ماذا تکسب غدا و ما تدری نفس بای ارض تموت انا لله علیم خبیر(لقمان - 34). نمی‌داند هیچ نفسی که چه کسب می‌کند فردا و نمی‌داند هیچ نفسی که به کدام زمین می‌میرد (فقط خدای دانا و آگاه هست ) مادر و خواهر و برادرانم هیچ ناراحت نباشید و شکرگزاری کنید. از خداوند می‌خواهم اجری عظیم و صبری جمیل به شما اعطا کند اکنون که این نوشته را می‌خوانید خود در میان شما نبوده و فقط یادی از من خواهد بود. از کلیه دوستان و آشنایان و برادران و خواهران و پدران و مادران عزیز از شما تقاضا دارم که تا اینجا که این انقلاب اسلامی را همراهی کرده‌اید از این به بعد هم از همراهی با آن دست برنداشته و با همت پی در پی خود این جنگ را به پایان رسانید و این انقلاب اسلامی ایران را به سایر کشورهای دنیا عرضه دارید و زمینه ظهور مهدی(عج) را فراهم سازید از کلیه شما طلب آمرزش و بخشش می‌کنم و می‌خواهم و این را در آخر اضافه کنم که محل دفن .... حضور محترم پدر و مادر و برادر گرامی قبل از اینکه محل دفن خود را بیان کنم از شما عذر می‌خواهم که با این کارم مزاحمت برای شما ایجاد می‌نمایم من بنابر پیمان دوستی که با دوست خود حسین آواره بسته‌ام و پایه دوستی خود را در راه خدا قرار داده‌ام از شما می‌خواهم بنا بر اینکه من و آواره قرار بستیم یک قبر در کنار هم بگذارید اگر او هم شهید شود در کنار من خاک گردد و من به این دلیل محل خاک خود را خلدبرین قرار دادم که افتخاری برای اسلام می‌باشم نه برای محله خود و اسلام بود که من را ساخت و من در راه اسلام خود را فدا نمودم. فقط وصیت خانوادگی دارم که در کمدم هست به آن عمل کنید و 2 سال نماز و روزه قضا برایم بگیرید. حبیب دکان دار را راضی کنید و غضنفر شیشه بر را دوربینش از احمد بگیرید و به خودش بدهید و بگو که از من راضی باشند. از کلیه اقوام تقاضا دارم که مرا عفو کنند. محمدعلی زارع بیدکی 61/11/16

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه