وصیت نامه شهید محمد رضایی صدرآبادی
بسم الله الرحمن الرحیم پدر ارجمند و گرامی و مادر عزیز و گرامی سلام علیکم ای پدر مهربان و زحمت کشم و ای مادر گرامی و زحمت کش و مهربانم از خداوند متعال می خواهم صبر و تحمل به شما بدهد تا به حال برایم زحمت کشیدید و اگر شهید شدم گریه نکنید دشمن شاد بشود و همیشه سربلند باشید و ای همسرم از تو خواهشمندم حجاب اسلامیت همیشه خوب باشد و این فرزندم با ایمان و با خدا باش و همیشه به یاد خدا باشید و ای مادر گرامی اگر شما را اذیت کردم مرا ببخشید و طلب حلالیت می کنم و ای پدر مهربان و ای مادر مهربان من در بچگی سرم نمی شد و شما را اذیت کردم و من شما را پیر کردم و تا به حال مرا بزرگ کردید و از طلب حلالیت می طلبم و ای خواهر گرامی حجاب تو مثل خون شهداست و حجاب خودت را حفظ کن این حجاب تو دشمن را به لرزه در می آورد ای خواهر گرامی و ای برادر گرامی یاد به یاد خدا باشید و ای پدر گرامی افتخار کنید فرزندتان در راه خدا دفاع می کند کاری نکنید که دشمن شاد بشود. ای پدر گرامی من خیلی دلم می خواست به حرم امام رضا (ع) بروم و با بچه هایم به جای من به زیارت امام رضا (ع) بروید و من خیلی ارادت به امام رضا (ع) دارم . فرزندم تا می تواند درس بخواند و بعد از درس خواندنش یک شغل خوب برایش انتخاب کنید و یک همسر خوب برایش انتخاب کنید. و ای همسر گرامی کاری نکنی که دشمن شاد شود گریه نکنی برای من و به جای گریه کردن برای من بروید در مسجد برایم دعا کنید. مسجدها را خالی نگذارید و من که در تهران خدمت می کردم 500 تومان پول از حسن حاجی عبدالعلی قرض کردم و شما بروید بپردازید. 100 تا آجر خانه محمد حسین برداشتم یا پول آنرا بدهید یا آجر. یک ساعت از حسن هم داماد خودم گرفتم پول آن را بدهید و اگر راضی نبود ساعت برایش بخرید. قاسم برادرم 5000 تومان پول از من طلب دارد بهش بدهید. دیگر حرفی ندارم. برایم دعا کنید. والسلام.
ثبت دیدگاه