وصیت نامه شهید احمدعلی دهقانی مجومرد
بسمالله الرحمن الرحیم
ان الذین آمنوا والذین هاجروا و جاهدوا فی سبیلالله اولئک یرجون رحمتا... وا... غفوررحیم.
(به درستی که کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که هجرت کردند و جهاد نمودند در راه خدا آنها منتظر رحمت خدا باشند و خدا بخشنده و مهربان است.)
با سلام ودرود بر پیامبر اکرم محمدبن عبدالله(ص) فرستادهای از جانب خدا برای هدایت بشر از ظلمات به نور، درود بر علی(ع) پیشوای شیعیان جهان و رهروان علی(ع) مدنی ـ دستغیب ـ صدوقی و اشرفی که در محراب عبادت وضوی خون گرفتند، سلام بر سرور شهیدان حسین بن علی فرزند زهرا کسی که یک تنه جلوی یزیدیان ایستاد و فریاد زد «هیهات من الذله» و عاقبت مظلومانه در صحرای کربلا خون سرخش جاری شد. و اما وصیت من: قبل از هر چیز از شما ملت غیور، پدر و مادر، خواهر، برادران و دوستانم میخواهم که تا آخرین قطره خون خود مصمم و پایدار بوده ودست از امام و ولایت فقیه بر ندارید و متحد باشید که تنها با اتحاد و وحدت کلمه میتوانیم به پیروزی رسیم. و سفارش من این است که دعا برای امام و رزمندگان را فراموش نکنید. خصوصا که به نقل و قول از ائمه دعا چارهساز انسانهاست و بدانید که همین دعاها بود که ما را به پیروزی رساند ـ همیشه این سخن امام و رهبرمان را به خاطر داشته باشید که فرمود: مسجد سنگر است، سنگرها را خالی نکنید و شما تا آنجا که میتوانید در نمازهای جماعت و خصوصا در نماز دشمن شکن جمعه شرکت کنید. اینک ای پدر ومادرم در سوگ من نالان نباشید زیرا برای کسی میگریند که مرده باشد، من نمردهام و قرآن کریم در این مورد صریحا میفرماید: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» و شما که قرآن را قبول دارید، قرآن میگوید، شهدا زندهاند و نزد پروردگار خود روزی میخورند پس چرا گریه و عزداری کنید که دشمن شاد شود ـ شما به هر نحوی که میتوانید باید با ضد انقلاب مبارزه کنید، پس گریه نکنید، چون هیچکس در دامادی فرزندش گریه نمیکند. شما با دست خود مرا به طرف حجلهگاه سنگر فرستادید و لباس مقدس سربازی اسلام را که همان لباس دامادیم بود تنم کردید و من نیز عروس شهادت را در حجله سنگر به آغوش کشیدم. بعداز شهادتم خانه را چراغان کنید و درست نیست در مرگی که خود انتخاب کردهام ـ هیچکدام از شماها لباس سیاه بر تن نکنید، مبادا خانهامان را سیاهپوش کنند. در بالای سردرخانه بنویسید که به حجلهگاه دامادی پسرمان خوش آمدید. و از همه اقوام و آشنایان میخواهم که حقیر را حلال نموده و هرکس از من چیزی طلب دارد به در خانه ما رجوع کرده و آن را بگیرد.
بارالها، پروردگارا، تو شاهدی که من در این دنیا چیزی با ارزشتر از جانم ندارم که در راه تو و در راه اسلام اهدا کنم ـ امیدوارم که خون ناقابلم توانسته باشد تا حدی درخت اسلام را آبیاری کند.
«ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین» بسماللهالرحمن الرحیم من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی اجبنی و من اجبنی عشقنی و من عشقنی عشقه و من عشقه قتله فعلی دینه و من علی دیته فانا دیته.
(آنکس که مرا طلب کرد مییابد ـ آنکس که مرا یافت میشناسد ـ آنکس که مرا شناخت دوستم میدارد ـ آنکس که دوستم داشت به من عشق میورزد ـ آن کس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق میورزم ـ آنکس که به او عشق ورزیدم او را میکشم و آنکس را که من بکشم خونبهایش هستم.)
دعا برای امام را فراموش نکنید. این وصیتنامه در تاریخ 62/3/28 در پایگاه شهید مدنی(2) در ماه مبارک رمضان نوشته شده است.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار... از پدر و مادرم میخواهم که حقیر را حلال کنند.
والسلام . احمدعلی دهقان
ثبت دیدگاه