شناسه: 367380

وصیت نامه شهید حسن رضایی سدهی

بسم‌الله الرحمن الرحیم قل ان کان اباؤکم و ابناؤکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها. احب الیکم من‌الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یأتی‌الله بامره والله لایهدی القوم الفاسقین (سوره‌توبه آیه 24 ) ... (ای رسول ما) بگو امت را که ای مردم اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خویشاوندان خود و اموالیکه جمع آورده‌اید و مال التجاره‌ای که از کساد آن بیمناکید و منازلی(عالی) که در آن دلخوش داشته‌اید بیش از خدا و رسول و جهاد درراه او دوست می‌دارید منتظرباشید تا امر نافذ خدا و قضای حتمی جاری گردد.(واسلام را بر کفر غالب و فاتح گردد و شما دنیا طلبان بدکار ازفعل خود پشیمان و زیانکارشوید) و خداوند قوم فاسق و بدکار را هدایت نخواهدکرد. با سلام و درود بی پایان برتمامی پیامبران خدا از حضرت آدم تا خاتم آنان حضرت محمد مصطفی(ص) و جانشینان آن حضرت و آخرین آنان حضرت ولی‌عصر عج‌الله تعالی فرجه الشریف و نایب برحقش امام خمینی و سلام برآنانکه پیروی از پیامبران و ائمه اطهار را برنامه زندگی خود قرار داده‌اند. شکی ندارم که رسالت پیامبران برای آگاهی و هدایت نوع بشر بوده و سعادت انسان در آن است که از دستورات الهی پیروی نماید و آن را بکار بندد و در دنیا زندگی با عزت و درجهان آخرت سعادت ابدی را نصیب خود سازد. اما این سعادت به آسانی بدست نیامده و نخواهد آمد و همیشه کسانی بوده‌اند و درصدد آن بر آمده‌اند که نور خدا را خاموش کنند و درنتیجه کسانی باید باشند که به اذن خدا دسیسه‌های آنان را خنثی نمایند. و هم اکنون هم چنین حالتی وجوددارد . آنانکه نمی‌توانند شاهد پیاده‌شدن حق و عدل درجهان باشند دست به دست هم داده و دربرابر انقلاب اسلامی سدی به بلندی جهالت خود ساخته‌اند و خیال می‌کنند که اندیشه‌های انقلابی نمی‌تواند در آن نفوذ کند و چه بد فکرند و نمی‌دانند که کید شیطان ضعیف است . امروز هرمسلمان آگاه حاضر است که درراه نشر احکام اسلام و سربلندی انقلاب اسلامی و آزادی مستضعفان جهان و درنهایت خشنودی خداوند بزرگ عزیزترین چیز خود را فداکند و تا بحال هم ثابت شده‌است و خیل شهیدان شاهد این گفتارند. اما باز هم ممکن است که کسانی منکرباشند. براستی که خداوند بدکاران را هدایت نخواهدکرد و من هم وظیفه خود می‌دانم قدمی هرچند کوچک در این راه بردارم و اگر توفیق حاصل شد دین خود را به جامعه اسلامی ادا نمایم و درجهت پیروزی نهایی انقلاب اسلامی و اعتلای کلمه الله کوشا باشم و اگر دراین راه شهادت هم نصیب شد خسرانی ندارد. بلکه سراسر پیروزی و نعمت است. زیرا سودمندترین کار آن است که رضای خدا درآن باشد. و اما تو ای همسرم امید دارم که می‌توانی در این راه صابر باشی که خداوند با صابران است و در تربیت فرزندم سخت کوشا باشی که خوشبختی جامعه در تربیت صحیح فرزندان است و دردامن زن است که مرد به معراج می‌رود. و توای فرزندم که نمی‌توانی درحال حاضر سخن مرا بشنوی. به هوش باش که وظیفه بزرگی بر دوش داری. بدین جهت نامت را محمد حسین نهادم که درشب بعثت پیامبرگرامی(ص) اسلام تولد یافتی‌و باید حامی دین محمد باشی‌و دراین راه صبر و شکیبائی پیشه کنی وهرگاه چون امام‌حسین(ع) روزگار برتو تنگ‌گردید ساکت مباش و تن به ذلت مده که بفرمایش حضرت علی(ع) این دنیا کم ارزشتر از استخوان خوکی است که در دست یک انسان مبتلا به مرض جذام می‌باشد و همیشه بیاد داشته باش که تو یادگار شهیدی دیگر نیز هستی که او هم دراین راه جان باخت و سعادت ابدی برای خود خرید و درتحصیل علم بکوش که مقدمه عمل آگاهی است. و از شما پدر و مادرم می‌خواهم که مرا ببخشید زیرا زحمات بسیاری برای من متحمل شده‌اید اجرتان با خدا و می‌دانید که هرچیزی حتی فرزندان هم امانتهای خدا هستند در نزد شما و امانتداری از صفات مومنان است و خداوند امانتداران را دوست می‌دارد و شما هم امانتدار خوبی باشید و هر گاه خداوند امانت خودش را از شما گرفت ذره‌ای ناراحت نشوید بلکه خوشحال هم باشید که توانسته‌اید امانتدار خوبی باشید و در امانت خیانت نکنید و آن را به صاحب اصلیش باز گردانید. و به برادرانم و خواهرانم توصیه می‌کنم که فرزندان خوبی برای خانواده باشند. و شما ای مردم به هوش باشید که وظیفه سنگین است. امر به معروف و نهی از منکر کنید و به آنانکه به جامعه اسلامی خیانت می‌کنند نصیحت کنید و بگوئید که به فکر قیامت هم باشند که زندگی دنیا زود می‌گذرد و به فکر زاد و توشه‌ای برای جهان آخرت خود باشند . و در پایان همه را سفارش می‌کنم به تقوا. و از دوستان و آشنایان و هرکس که با من رابطه‌ای داشته و ازمن طلب دارد به خانواده اینجانب مراجعه کند زیرا من با افراد زیادی رابطه مالی داشته‌ام و چه بسا ممکن است که کسی ازمن طلب داشته باشد من فراموش کرده باشم و هرچه مربوط به امورمالی می‌شود. درپایان یا در نامه‌ای دیگر جداگانه می‌نویسم که خانواده‌ام مطلع باشند و حرف آخرم این است که امروز در رأس همه مسائل جنگ است و جبهه‌های جنگ بیش از هر کجای دیگر نیاز به امکانات مادی و معنوی دارند. لذا خواهش می‌کنم که مراسمی که برای من برگزار می‌کنید درنهایت سادگی باشد و اگرمی‌خواهید خرج کنید به جبهه‌های جنگ کمک کنید . به امید جهانی‌شدن انقلاب اسلامی و طول عمر امام امت‌و پایداری ملت قهرمان و مسلمان ایران. 64/11/8 حبیب الله رضایی فرزند غلامرضا . شماره شناسنامه 1351 . متولد 1338 و بعد چندکلمه درباره خانواده و اموالم بگویم تا شاید مورد رحمت خداوند واقع شوم. ازپدر و مادرم می‌خواهم که مرا حلال کنند و از زحماتی که درباره من متحمل شده‌اند از من راضی باشند. ازبرادرانم‌و خواهرانم می‌خواهم که پدرومادر خودرا فراموش نکنند که هرچیزی می‌شود در این دنیا بدست آورد بجز پدر و مادر. و اما از پدرم می‌خواهم که ده هزار تومان از اموالم را خمس و سهم امام که برگردن من هست بدهد و آنچه را که صلاح می‌داند ازخانه‌ام که حداقل آن یک سوم آن درحدودصدهزارتومان می‌باشد به کتابخانه مسجد قائمیه بدهید اعم از مخارج ساختمان و خرید کتاب و غیره. هزار تومان هم رد مظالم بدهید. و ده‌تومان هم به شاطربمان و .68تومان هم به محمود رحمان و هزارودویست تومان هم از بابت خرید آهن که برای همسایه کاظم پورحکاک خریده بودم قرار بوده که به او پس بدهم این را هم بپردازید. .275تومان هم بمانعلی از بابت ارگر و پسرش ابوالفضل می‌خواهد که قرارشده اصغر برایش کاربکند و تتمه آن را به اوبدهید و دیگر هرکس گفت ازمن طلب دارد به او بپردازید که من حساب زیادی با مردم داشته‌ام. سه هزارتومان هم برای محمد بسطامی کارکرده‌ام و هشت‌هزارتومان هم به او پول‌دادم و او درعوض دربهای منزل را برای من ساخته حساب کنید و هرچه اگر خواست به او بدهید. واین ده‌هزارتومان پول خمس را احمد بدهد زیرا از اوطلب دارم. دیگر عرضی ندارم . به امید پیروزی مسلمانان و پایداری امت قهرمان ایران. والسلام علی من التبع الهدی

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه