وصیت نامه شهید محمد دهقانی زاده بغدادآ
بسم الله الرحمن الرحیم
والعَصر انَّ الانسانَ لَفی خُسر، الاالَّذینَ آمَنوا و عَمَلوا الصالحات و تَواصَو بالحقِّ و تَواصو بالصَّبر
قسم به زمان و عصر که همانا انسانها در خسران و زیانکاری هستند. مگر آنانکه ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و همدیگر را به حق و صبر سفارش کردند.
حرفهایم را با نام خدا شروع می کنم و با کلام خدا به پایان می برم.
هم اکنون روز یکشنبه ساعت 6 عصر نزدیک به نماز مغرب است که قلم به دست گرفتم و می نویسم دو ساعت قبل از عملیات در جبهه موسیان.
قبل از هر چیز از شما خواهش می کنم که این نوشته را به عنوان وصیت تلقی نکنید، زیرا من در این دنیا نه مالی دارم و نه زمینی و نه فرزندی و نه خوبی کرده ام که دم از آن بزرنم و درباه آن صحبت کنم، بلکه تنها انگیزه ای که باعث شد من این نوشته و یادداشت را بنویسم این بود که خواستم خطم را به کوردلان و از خدا بی خبران و روبه صفتان زشت خوی نشان دهم تا بدانند که کورکورانه و چشم بسته قدم در این راه نگذاشته ام و عجولانه تصمیم نگرفته ام. لحظات زندگی چه تلخ و چه شیرین و چه خوب و چه بد بالاخره می گذرد و عمر انسان که یک منبع محدود می باشد رو به اتمام می رود و عاقبت عمر هر انسانی بالاخره فانی شدن است و بس...
البته فانی شدن نه معنی نابودیف بلکه به معنی هجرت گزیدن به جهان ابدیت.
این حقیقت زندگی برای همگان روشن است که این جهان آنقدر زودگذر است که انسان تا بیاید سفره زندگی را پهن چیند باید ببندد و عزم سفر کند و هجرت گزیند. سفر به محلی که وعده داده شده است به محل موعود (بهشت یا جهنم) حال که فهمیدیم همه و همه بلا استثناء باید از این جهان رخت بربندیم و این جهان پر از مادیات را ترک کنیم و دیر یا زود این کار انجام خواهد شد پس چه خوب است در همین چند روز دنیا برای خودمان خطی را انتخاب کنیم و قدم در آن راه بگذاریم و سرنوشت خودمان را خودمان به دست بگیریم.
بنابراین در اینجاست که یک فرد مسلمان باید خط داشته باشد و مهم است که یک مسلمان متعهد خط خود را از قرآن می گیرد و انتخاب می کند انتخاب در این جو که اسلام هم اکنون بر آن حاکم است کاری بسیار مشکل است زیرا خطهای بسیاری در جلوی روی هر کس وجود دارد. من دوست نمی دارم که در اینجا انشاء نویسی کنم بلکه منظورم این است که من خطم را به عنوان یک مسلمان از قرآن گرفته ام و تا حدودی به این آیه قرآن جامه عمل پوشیده ام (یا ایُهَا الَّذینَ آمَنوا و هاجَروا و جاهَدوا فی سَبیلِ الله ...) و چون این طور به من الهام شده است که شهید خواهم شد پیام من به عنوان خواستهای یک شهید این است که 1- عاجزانه از شما می خواهم که برای تداوم بخشیدن و مستحکم کردن این انقلاب مخلصانه کوشش کنید و با وحدت همدیگر ضد انقلاب را در سینه هر کجا هست خفه کنید و همانطور که فرزندان شما در سراسر جبهه های حق علیه باطل به طور مستقیم با امپریالیسم شرق و غرب و اسرائیل غاصب در نبرد و جهاد هستند شما هم در پشت جبهه به طور غیر مستقیم با این دشمنان اسلام و بشریت و آزادی جهاد کنید که جهاد شما بزرگتر است تا جهاد فرزندان شما، باید ملت مستضعف جهان دست به دست همدیگر بدهند و این شیطانهای بزرگ و غده سرطانی را از صفحه روزگار محو و نابود سازند و قلب امام امت را خشنود کنند.
چنانچه می خواهید آسیبی به شما نرسد پشتیبان ولایت فقیه باشید و در هر کجا که هستید این روح خدا پیر جماران نایب امام زمان موسی زمان امید مستضعفان و در هم کوبنده ظلم و ستم را دعا کنید و اما ای مادر و ای پدر عزیزم که سالهاست که برای من زحمت کشیدید من از شما می خواهم که به بزرگی خودتان این فرزند حقیر خود را حلال کنید زیرا که بدن ضعیف او تاب و تحمل آتش جهنم را ندارد. ای پدر و مادر گرامیم من از شما می خواهم هنگامی که خبر شهادت من را برای شما آوردند شما هم سجده شکر به جای آورید که توانسته اید از امتحان پیروز در آیید و این امانت الهی را به صاحبش برگردانید هم اکنون شما در معرض امتحان هستید سعی کنید که از این آزمایش و امتحان پیروز و سربلند و مفتخر بیرون آیید و صبر پیشه کنید که خدا صابرین را دوست دارد و تو ای خواهرم و برادرم از شما می خواهم که از بدیهای من چشم پوشی کنید و دیگر گذشته ها را فراموش کنید ای خواهرم و ای برادرم ما که می رویم کاری حسینی می کنیم و شما که می مانید باید کاری زینتی کنید.
و این حقیقت را به یاد داشته باشید که همه باید بروند و تا کنون کسی نبوده است که در این جهان فانی نشده باشد. پس به یاد خدا باشید و کارهایتان را برای خدا انجام دهید. سعی کنید فرزندانتان را در خط امام و اسلام بزرگ کنید. مادرم، پدرم، خواهرم، برادرم تا آنجا که یاد دارم به کسی بدهکار نیستم جز شماها که آن هم امیدوارم من را حلال کنید. در آخر باید بگویم که دوست ندارم در ایام شهادتم جامه سیاه بپوشید و گریه و زاری کنید. زیرا با اینکارتان تنها ضد انقلاب را خشنود می سازید و این را همیشه به یاد داشته باشید که اولین و یا آخرین خانواده ای نیستید که شهید داده اید ولی چنانچه باز خواستید گریه کنید به یاد حسین بن علی (ع) سالار شهیدان و علی اکبر و علی اصغر و ... گریه کنید و آن هم در خلوت.
و تو ای حسین و جواد شما درس بخوانید و با درس خواندنتان راه من را ادامه دهید و سعی کنید افرادی مکتبی و متعهد برای این انقلاب مفید باشید و اما ای مخلصین عزیز و ای برادران دانش آموزم سنگر شما کلاس درس شماست و اسلحه شما قلم شماست و خون شهید مرکب و دوات شماست و کتب شما هم قرآن و اسلام سعی کنید در این جبهه شما با درس خواندنتان حرمت خون شهیدان جبهه های حق علیه باطل را نگه دارید برادر عزیزم دانش آموز متعهد توم که امام امت می فرماید تمام امید من به شما دانش آموزان است پس سعی کنید امید امام را به یاس مبدل نکنید و تلاش خودتان در سنگر مدرسه باشد در آخر از تمام دوستان و همکلاسی هایم می خواهم چنانچه خطایی از من دیده اند چشم پوشی کنند. والسلام.
انا لله و انا الیه راجعون
محمد دهقانی زاده
ثبت دیدگاه