شناسه: 367478

وصیت نامه شهید عباس رحمانی دهنودشت

بسم رب الشهدا و الصدیقین الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی‌سبیل‌الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون آنان که ایمان آوردند و از وطن خود هجرت گزیدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آنها نزد خدا مقامی بلند دارند و آنها سعادتمندان هستند. با حمد و سپاس خداوند یکتا و بی‌همتا را و سلام بر ائمه اطهار و امام زمان مهدی ارواحنا فدا درود بر نایب بر حقش خمینی کبیر و بت‌شکن زمان رهبر انقلاب اسلامی ایران و درود بر روحانیت مبارز و خستگی‌ناپذیر و ملت شریف و شهیدپرور ایران و درود بر شهداء صدر اسلام تاکنون شهدایی که با دادن خون پاکشان نظام دیکتاتوری را سرنگون کردند ای ملت شریف هرچه شما کردید این امام این یگانه امید مستضعفان جهان و این روحانیت عزیز. اینان که همه عمر خود را صرف آسایش شما مردم می‌کنند و در مرحله بعد خانواده‌های شهداء و معلولین انقلاب، من خیلی امام عزیز را ببینم ولی چه کنم توفیق این را نداشتم ولی ای امام بدانید که همه عمر من فدای یک لحظه عمر شما و ای پدر عزیز شما که چون ابراهیم فرزند خود را به قربانی در راه خدا فرستادید فقط از شما می‌خواهم که دعا کنید خدا این قربانی را از شما قبول کند و مبادا که بعداز شهادت من ناراحت شوید و با خدای نکرده گریه کنید چون شما واقعا باید خوشحال باشید که چنین فرزندی را تربیت که در راه اسلام کشته شود و از شما به خاطر زحمات پیش از حدی که برایم کشیدید طلب بخشش می‌کنم و ای مادر عزیزم شما حاضر شدید برای رضای خدا فرزند خودت را بدهی و او را با دست خودت کفن بپوشانی مبادا وقتی جنازه غرقه به می سر و دست مرا ببینید گریه کنید چون شما می‌دانید که شهید دادن افتخاری است که نصیب هرکس نمی‌شود پس مادرجان هرچه شما کردی عزاداری نکنید و خوشحال باشید تا دشمنان ما بدانید که همانطور که امام عزیز فرموده ما از شهید دادن باکی نداریم و مادر مرا ببخشید از اینکه زیاد زحمت شما دادم ای برادر هرچه شما کردید علم را فرا گیرید و همیشه پیرو خط رهبر باشید هرچه تو کردی پدر و مادر را ناراحت نکن و دفاع از اسلام و جهاد در راه خدا را فراموش نکنید. خواهرانم از شما می‌خواهم که همیشه حجاب را زینت خود قرار دهید و بدان که حجاب تو از خون من با ارزش‌تر است هرچه شما کردید پدر و مادر و از همه دوستان و اقوام می‌خواهم که مرا ببخشید و اگر یک وقتی ناراحتی خدای نکرده از من دیدید من را حلال بکنید به امید روزی که تمام مستضعفان جهان بر مستکبران پیروز گردند و پرچم لااله الا الله بر تمام جهان برافراشته شود برای همیشه خداحافظ. من نمی‌خواهم چو بیماری در بستر بمیرم / می‌روم تا همچو شیری در دل سنگر بمیرم... وای بر صدامیان میرند چون مرگت یزیدی / من برانم در ره یزدان چنان حیدری بمیرم. اگر جنازه مرا ندیدید نمی‌خواهم که صورت قبر برایم درست کنید چون از شهدایی که جسد پاکشان در صحرای خوزستان افتاده و گمنام هستند خجالت می‌کشم. والسلام. برادر کوچک شما عباس رحمانی

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه