وصیت نامه شهید احمدعلی دشتی رحمت آبادی
بسماللهالرحمن الرحیم
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با سلام و درود به روان پاک شهیدان اسلام ملت مسلمان من در این راه که راه خدا و رسولش میباشد افتخار میکنم که جان ناقابل خود را در راه اسلام فدا کنم. برادران از شما خواهش میکنم تا انقلاب حضرت مهدی(عج) خدمتگزار اسلام و میهن اسلامی باشید سنگرهای شهداء را خالی نگذارید و از خون شهدا حفاظت کنید خواهران و مادران جهاد شما همان است که حجاب خود را حفظ کنید مسئولین محترم پایگاهها باید نونهالان انقلاب و نوجوانان عزیز را طوری بار بیاورند که نه غربزده شوند و نه شرقزده مادر و خواهر و برادر و همسر و فرزندام و خانوادهام هرچند که شماها را دوست دارم ولی اسلام را بیشتر دوست دارم و اگر در این مسافرت همراه راهیان کربلا شهید شدم ناراحت نباشید من امانت خدا بودم در دست شما خداوند جان و مال مومنین را خریدار است. خداوندا به احترام حضرت محمد(ص) و خاندان پاک او از من راضی باش و مرا ببخش و هرچه زهدتر به درگاهت قبول کن. الهی به حق شهدای اسلام مرا در این پایان عمرم لحظهای به خود وامگذار خدایا قبل از اینکه مرا در این دنیا ببری مرا ببخش. خدایا من از جان و مال و زن و فرزندم گذشتم و به سوی تو حرکت کردم تو نیز از خطاهایم بگذر. در پایان باید یادآور شوم از کلیه خواهران و برادرانی که از من هر بدی دیدهاند حلالیت میطلبم اگر میخواند بگذارید مادرم و همسرم و اقوامم در آخر مرا ببینند و اگر شد در قطعه شهدا دفنم کنند و ای مادر و خواهر و برادر چند کلمه هم با شما دارم. امیدوارم که هرچه در حقتان بدی کردم و حق فرزندی و برادری به جا نیاوردم مرا ببخشید هرچه شما کردید حجاب خود را و ای همسرم و فرزندانم من شما را دوست داشته و همیشه برایتان دعا میکنم و هرچند که من برایت همسر خوبی نبودم امیدوارم که مرا ببخشید و ای فرزندان عزیزم من شما را دوست داشته و دوست میدارم و شما را دعا میکنم و با نصیحتی از شما فرزندان خوبم و با وفایم میخواهم که بار امانت مرا که میراث عزت و راه و رسم زندگی است به خوبی بر دوش بکشید و تقوا و پاکی و پاکدامنی پیشه کنید و نظم در زندگی و تمامی مراحل آن حکمفرما سازید و با جدیت به تحصیل علوم و کسب معارف و بهرهوری از استعدادهای الهی خود بپردازید و هیچگاه سلاح مبارزه با ظلم و استکبار را بر زمین نگذارید. و دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا را شعار خود سازید و خود را از مردم پا برهنه و مستضعف و بیپناهی که تمام عزت ما را همین منت و خدمت آنان است و شهیدان و جانبازان و اسراء و مفقودین نیز از همین قشرند دور نسازید و از شما موکدا میخواهم که با مادر داغدیده خود به عطوفت و مهربانی رفترا کنید که ا لجنة تحت اقدام الامهات و آخرین سخنم با همه اینکه به جمهوری اسلامی که ثمره خون شهداست تا پای جان وفادار بمانید و با آمادگی خود صدور انقلاب و ابلاغ پیام خون شهیدان زمینه را برای قیام منجی عالم آقا امام زمان و خاتمالاوصیاء حضرت بقیةالله روحی فداه فراهم سازید. به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی خدایا از بدیهایم بگذر و شهادت در راهت را روزیم فرما. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر من بکاه و بر عمر او بیفزا.
مبلغ چهل و دو هزار تومان بابت سهمین (خمس و سهم امام) به دفتر آیتا... خاتمی بدهکارم و دستگاه قالی هم فراموش کردم که حساب کنم اگر نیامدم حساب کنید و دو دنگ خانه هم باید به صداقیه همسرم بیبیربا ب درآید و نام ایشان شود و اگر احتمالا کسی مبلغی درخواست کرد به او بدهید تا یادم هست دو هزار و هفتصدتومان هم حسن حاجی شاه حسین بابت آجر طلبم دارد از طلبها یم بگیرید و بپردازید صورت طلب من از افراد در دفتری که پوست سیاه دارد نوشتهام با تشکر من مبلغ دو هزار تومان هم از جواد خواجه رضایی میخواهم که رسید دارم و در کیف موجود است و حدود هزار و سیصد تومان هم طلب کویتیها (شریکها) میدانند . افراد کوره و دویست تومان هم از باطریساز راست کوچه آبشاهی و این هم رسیده است در کیف بگیرد و مبلغ دو هزار و چهارصد تومان از این پول را به شرکت بدهید بابت بدهیم از قبل و اگر خودم هم آمدم که کارهایم را درست میکنم و اگر نیامدم زحمت شما اگر جسدم آوردند در قطعه شهدا و اگر نیاوردند و مفقود شد ناراحت نباشید به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی و فرج امام زمان عجلا... تعالی فرجه الشریف .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار خداحافظ . احمد علی دشتی - غلامرضا
هرچه شما کردید مرتضی و مصطفی و مقداری دفتر شرکت و اسناد در کمد است به بچههای شرکت رد کنید و تکهها ی پارچههایی که مانده به صاحبش برگردانید و همچنین پارچههایی که اسم کنار آن است و شمشه آهنی و چوبی هم برای استادحسین ا سماعیلی است با کمچه بنایی و نیز دسته آهنی با قیچی درختچینی برای صفرعلی بلوکینژاد است به آنها بدهید و پله آهنی و ستون آهنی که در مغازه است هزار تومان خریدم که آنها هم باید خمس و سهم امام آن را بدهم و فراموش کرده بودم که حساب کنم و مبلغ هفتاد تومان از استاد محمد رحیمی روبروی مغازه خیاطی داده بود بابت اینکه شلوار بدوزم ولی ندوختم پارچه خاکستری که اسم او کنارش نوشتم پارچه از خودم است فقط هفتاد تومان پول باید به او بدهید هرچه شما کردید همسر و بچههای اینجانب مبادا که ایشان را ناراحت کنید اگر آنها را ناراحت کردیدو یا صداقیه ایشان که دو دانگ خانه است ندادید! روز قیامت که شهید میتواند شفاعت کند علاوه بر آنکه شفاعت نمیکنم حتی از شما بازخواست خواهم کرد و جلویتان میگیرم و خانه پدری هم هر وقت که تکلیفش معلوم شد باید خمس و سهم امام آن مشخص شود و اگر حتی روز درگذشت من خواست کسی داماد شود یا عروس شودحتی محمود ، مانع نشوید که من راضی نیستم و حتی اگر همسرم هم خواست عروس شود مانع نشوید که راضی نیستم و مبادا آنها را برنجانید. لطفا نوارهایی هم که برای سیدناصر و محمدعباس قاسم و عباس حاجی حسن هست به ایشان برگردانید سرند(غربال ریگ بیز) بزرگ برای محمدعلی پسرخاله است به او بدهید با یک بشکه که ته آن سوراخ است همچنین کوزه کنار خانه و سه بشکه در زمین حبیب خاله است که یکی از آنها برای پسربمان جانعلی نقی است به ایشان بدهید. آدرس یزد -رحمت آباد محله بالا کوچه شهید سید حسن دشتی . والسلام - احمدعلی دشتی رحمتآبادی
ثبت دیدگاه