وصیت نامه شهید سیدناصر حیدری علی آباد

بسم الله الرحمن الرحیم 
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه و منهم من قضی  نحبه و منهم من ینظر 
 از مومنین مردمی هستند که عهد و پیمان با خدا بستند پس بعضی ازآنها بحق پیوستند و بعضی دیگر منتظر دستور و فرمان حقند
با یاد خدا و با نام خدا و برای خدا وصیت خود را آغاز می کنم سلام بر مهدی موعود و منجی انسانها حضرت بقیة الاعظم و درود بسیار بر نایب بزرگش و رهبر ارجمند قاعد اعظم مجاهد اکبر خروش بی امان شیع و امید مستضعفان جهان یار مستضعفان و دشمن مستکبران امام امت حضرت آیت العظمی نایب الامام الامام خمینی وتمام رهروان حق 
ای خدا بزرگ ترا شکر ای مردم قبل از هر چیز بدانید که کشته شدن ما به خاطر آب و خاک نبوده است بلکه ما از جان و دل جان ناقابل خود را در راه اسلام عزیز فدا کرده ایم پدر عزیز و مادر ارجمند به تو تبریک به خاطر این که شیر پاکت ای مادر من را مسلمان تحویل جامعه داد و پینه دست تو ای پدر من را از نان حلال بزرگ کرد وبسی جای شکر باقی است که من منافقین -کومله - فدایی خلق و هزارها غرب و راست و ضد خدای دیگر نکشته ام سخنی با تو دارم ای خواهر عزیز و عرضی با تو ای برادر گرامی خواهر بدان که حجاب تو آغشته به خون هزارها شهید است و بدان که حجاب کوبنده تر از خون شهید است پس این سنگر را حفظ کن و پاس دار خون شهیدان باش و از هر گونه بی عفتی و بی عصمتی بر حذر باش که فردا خواهران شهیدت که با بچه بغل و با چادر خونین خود دفن شده اند از تو سوال میکنند که چرا این چنین با ؟ خون ما را پایمال نمودی و در جامعه اسلامی این چنین اعمال ضد اسلامی را انجام دادی و...
و تو ای برادر عرضم با تو این است که از جان و دل گوش به فرمان امام باش که انتهای خط او همانا رسیدن به موعود می باشد درپایان یکبار دیگر از پدرو مادر میخواهند که درعزای من گریه نکنند بلکه شاد باشند ومجلس جشن بگیرند و این را بدانید که از طرف خدا هدیه و امانتی بودم و هر وقت خدا خواسته باشد هدیه و امانت خود را میگیرد و تو نیزا باکمال افتخار تقدیم مینمایی دیگر عرضی ندارم همه با هم یکصدا و کوبنده و برای شادی روح شهدا فریاد بکشید خدایا خدایا تا انقلاب مهدی ترا بجان مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزای 13/4/1361
والسلام