وصیت نامه شهید سیدجمال حیدری علی آباد
بسماللهالرحمن الرحیم
ام حسبتم ان تدخلوا الجنة ولما یعلمالله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین (آل عمران 142) و گمان نکنید که بدون حساب داخل خواهید شد بهشت را بدون آنکه امتحان داده شوید و سختیها را باید پذیرفت و در نصیحتهای بیخردان پرهیز نموده و وابستگی را کنار گذاشت که وابستگی به این دنیا انسان را به کام مرگ کشانده و میکشاند.
امروز اسلام یاوری میخواهد که از همه چیز چشم پوشیده باشد و از همه چیز گذشته و مرد آخرت بوده باشد و نه مرد دنیا امروز تکلیف همه است. این جوانها بروند که بیایند و این مسئله جنگ را حل کنند (امام آیا آنها که هی وسوسه میکنند چه میگویند؟ آیا ما باید هنوز هم زیر بار ظلم بمانیم؟ آیا هنوز ما نباید آن درک واقعی که اسلام از ما انتظار دارد داشته باشیم؟ مگر ما مسلمان نیستیم؟ مگر هدف از بعثت پیغمبران و به ویژه پیامبر بزرگ اسلام چیست و چه بود؟ آیا امروز هم که تمام دنیای کفر با اسلام در جنگ است بازهم ما باید به حرف آنهایی که خود را خردمند میدانند نصیحت بپذیریم؟ آیا ما نباید راه حسین را و راه پیروان حسین را که شهدایی چون شهید مظلوم بهشتی عزیز و دانشمند گرامی و فیلسوف شرق مطهری و رجایی و باهنر و و... و دیگر شهدا ادامه دهیم؟ آیا وقتی که امام عزیزمان این بزرگ مردی که به واسطه تقوا و وظیفهشناسی تمام دنیا را مات و مبهوت و گیج و گنگ کرده است میگوید امروز تکلیف است ما بازهم باید از خرمقدسها نصیحت بپذیریم؟ و آیا مگر آنها که میگویند معجزهها دارد این جنگ را و این پیروزیها میآورد خلاف میگویند؟ و یا مگر آنها که وظیفه خود ندانستند جبهه بیایند نمردند؟ مگر قرآن نمیفرماید کل نفس ذائقة الموت) هر جنبندهای میمیرد؟
پس بیاییم و اسلام را یاری کنیم که خداوند سبحان میخواهد بهانه بدست آورد و ما را از آتش نجات دهد. پس بیاییم و خود را از این سعادت عظمی محروم نکنیم. بیاییم و آنچه را حسین گفت که: انی لااری الموت الا السعادة فلا حیوة مع الظالمین الا برما. با این جملهها یک عمل بسیار شگفتانگیزی بوجود آورد که تا دنیا دنیاست نامش و عملش را همه ارج مینهند و باید هم ما این طور باشیم و امروز جبهههای اسلام والله دانشگاه است و دانشگاهی است که اگر تمام دنیا بخواهد یکنفر مثل این دانشگاه اسلامی تربیت کنند نمیتوانند و با این طرز فکر باید هم همینطور باشد. و اما شما ای خواهران و مادران شما هم وظیفه بسیار سنگینتری دارید که میدانید وقتی امام حسین علیهالسلام از مدینه حرکت کرد یا هدف اینکه انسانیت را از ظلم و جور رها کند و ظلمپذیری را نفی کرد و همانطور که میدانید وقتی امام کشته شد یزیدیان پنداشتند که کار تمام شد ولی زینب سلامالله علیها یک زنی که در یک روز دهها نفر از نزدیکترین یارانش کشته شدهاند آن وظیفه برادرش را یک تنه به عهده گرفت و چه خوب از عهده این وظیفه برآمد و با انبوه ناراحتیها که داشت محکم و استوار با سخنرانیهای آتشین و کوبندهاش کاری کرد که یزیدیان و اقمارشان را درهم کوبید و نیست و نابود کرد و شما خواهران و مادران شهدا هم باید از این دست پرورده علی و زهرا (س) پیروی کرده نگذارند خون عزیزانشان را به گریه کردن و بیصبری کردن ضایع شود.
و اما ای پدر و شما ای مادر ببخشید که مرا که بخشیدن شما باعث آمرزش شماست و موجب ناراحتی من نخواهد شد در آن دنیا. واقعا بیایید و ببخشید که خیلی بد کردم و خیلی پیشیمان و شرمندهام واقعا عذر میخواهم و طلب عفو از وجودتان دارم.
خواهش دیگرم این که راه خود را اسلام همیشه توام با شهادات بوده و اگر کسی لیاقت دارند شهید میشود ولی حق اینکه گریه کنید ندارید و راضی نیستم. و اگر من هم توانستم و این لیاقت بدست آوردم از شما میخواهم که با خانوادهام و آن خصوصیات که دارد مثل رفتاری که با من داشتید هنوز هم بهتر رفتار کنید و در عوض من هم انشاءالله چون خیلی نزدیک به کربلا هستیم وعده کربلا را به شما میدهم انشاءالله و خیلی دلم میخواست که بتوانم بگویم و بنویسم چه ساعتی و چه روزی آروزی سالهای طولانی ملت برآورده میشود ولی خیلی خیلی نزدیک است و من هم وعده دادم که تا فتح کربلا برنخواهم گشت اگرچه به قیمت جانم تمام شود. از پدرخانم و مادرخانم نیز باید خیلی بیشتر از این که بنویسم عذر بخواهم امیدوارم که اجر شما هم در قیامت از پیغمبر بگیرید و اما خانوادهام خیلی معذرت میخواهم که نتوانستم آن طور که تو میخواستی باشم، نبودم ولی توقعات زیاد انسان را دل زده میکند ولی انشاءالله از این به بعد میتوانی آن طور که میخواستی زندگی کنی.
مسئله دیگر اینکه بچههای مرا به تربیت صحیح و پرورش اسلامی راهنمایی و هدایت کنید که مثل ما وابسته بار نیایند. وابستگی انسان را به ذلت و نابودی میکشاند.
بیشتر از این سفارش نمیکنم اول در مورد خوشرفتاری با خانواده و دوم در مورد تربیت و تعلیم بچهها چون اینها باید اسلام را رها کنند از ظلم و جور و مکتب اسلام بهترین مکتب برای رهایی از ظلم است چون معلم این مکتب سرور آزادگان حسین بن علی علیهالسلام است. والسلام . سیدجمال حیدری
ثبت دیدگاه