شناسه: 368329

وصیت نامه شهید علی خاتمی گردفرامرزی

انا لله و انا الیه راجعون به درستی که ما از خداییم و به سوی خدا بازمی‌گردیم خدایا به درگاهت سر تعظیم فرود می‌آورم و از تو می‌خواهم من را در راهی که اولیائت گام نهاده‌اند هدایت کنی و ثابت قدم بداری و پدر و مادر مهربان از شما طلب عفو می‌کنم به خاطر زحمات فراواین که به شما دادم و از شما و خواهران و برادرانم پوزش می‌طلبم و از تمام دوستان و آشنایان می‌خواهم مرا به خاطر خطاهایم ببخشند. و درود فراوان بر امام امت قلب طپنده امت اسلامی ایران و مستضعفان جهان و با سلام فراوان بر شهدای گلگون کفن از کربلای حسینی تا امروز. پدر و مادر مهرمبانم من راضی نیستم اگر بعداز مرگ من جامه سیاه به تن کنید و گریه کنید. من راهم را انتخاب کرده‌ام و تا آخرین قطره خونم ایستاده و به یاری خدا خواهم ایستاد و من آنقدر خودم را گنهکار می‌دانم که خود را لایق آن مراسم و عزاها نمی‌دانم و آن عزاداریها باید برای ائمه اطهار و سرور شهیدان حسین(ع) برپا شود و آن مراسم باید برای رهروان حسین چون مطهریها و بهشتیها و مفتح‌ها و رجاییها و باهنرها برگزار شود. و صبر و استقامت پیشه کنید که «ان‌الله مع الصابرین» خدا با صابرین است و از امام امت پشتیبانی کنید و فرامین او را به گوش جان بخرید و در هر نماز امام را دعا کنید. از روحانیت پشتیبانی کنید و یاور صدیق آنان باشید. و وصیتی که راجع به اعمال مذهبی من است یکی اینکه یک ماه روزه قضا دارم که می‌گیرید «و این یک ماه روزه‌ای که نتوانستم بگیرم به خاطر ضربه زدن اسب به کمرم بوده است» و دیگر آنکه اگر کسی آمد و گفت از من طلب دارد به او بپردازید و چون یادم نیست اسم نمی‌برم و کسی چندان از من طلب ندارد و پولی که دارم هر طور که صلاح می‌دانید خرج کنید. خداوندا من را ببخش و پدر و مادرم را از من راضی کن. خداوندا رهبر کبیر انقلاب تا ظهور حضرت مهدی(عج) حفظ بفرما خداوندا شر دشمنان اسلام به خودشان بازگردان و ابرقدرتها را از صفحه روزگار برانداز. والسلام علی من اتبع الهدی ـ علی خاتمی شیون مکن مادر در مرگ خونبارم بگذر ز من دیگر عزم سفر دارم گر کشته گردیدم در جبهه ای مادر بهرم مزن بر سر بهرم مکن زاری یک پرچم سبزی بر خانه زن مادر بهرم چراغان کن شوق خدا دارم مادر فدای تو این جسم و جان من یک دم ز من بشنو حال زبان من. مادر حلالم کن حقی که من دارم بهرم چراغان کن شوقی دگر دارم باید شویم قربان چون اکبر رعنا در راه ایمانم شوری به سر دارم . باید فدا سازیم چون اکبر لیلا این جان شیرینم از بهر روح اله.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه