وصیت نامه شهید محمدحسن جوکار
به نام خدا بسم رب الشهدا خدایا تا انقلاب مهدی تو را به جان مهدی خمینی را نگهدار. انا لله و انا الیه راجعون ما همه از خداییم و باز به سوی او باز میگردیم. با درود به رهبر کبیر انقلاب و با درود به مهدی موعود و بعد با سلام و درود به مردم شهیدپرور ایران به خصوص مردم یزد و خیرآباد و دیگر نقاط یزد و بعد سلام به مادر عزیز و دو برادرانم و قوم خویشانم خیلی خیلی خوشحالم که خدا ی بزرگ یکی از بهترین آرزویم برآورده کرد مردم بدانید که خدا با شماست و با او و همیشه به یاد او باشید اگر شما به یاد او باشید او همیشه شما ها را موفق و سرفراز نگه میدارد.بخدا به کسانی که باید به جبهه بیایند و سنگر کسانی که شهید میشوند خالی نگذارند چرا از مرگ میترسند. نترسند که این مرگ پر افتخار است چون که جایشان در بهشت پیش خدا و رسول خدا است. سخنی از نهجالبلاغه درباره بهشت ان الجهاد باب ابواب الجنه همانا جهاد دری از درهای بهشت است. دری است که خداوند در این بهشتی را به روی همه کس نگشوده است هر فردی لیاقت ندارد که بابالجهاد ندارد خدا این در را به روی دوستان خاص خویش گشوده است مردم به مادرم و برادرانم و قوم خویشانم تسلیت بگوییدو مادر بخدا گریه بر مزار من نکنید چون نمیخواهم این دل دشمن کور دل خوشحال شود. برادر از تو یک خواهشی دارم خواهشم این است که بر سر قبرم پرچم سرخ لا اله الاالله برافرازید تا کوردلان بدانند که بیهدف و راه کورکورانه نروند و باز مادر به شما میگویم صبر زینبوار داشته باشد تا که دشمن بداند که یک مادری که پسر خود را به راه خدا و خودش هم حاضر است در راه خدا شهید بشود از برادر و مادرم و قوم خویشانم و مردم شهیدپرور خیرآباد و یزد خداحافظی میکنم. خداحافظ تا روز قیامت دیگر عرضی ندارم . یا مهدی یا مهدی عجلالله ظهورک یادتان نرود که همیشه امام را دعا کنید. محمدحسن جوکار وصیت نامه دیگر شهید بسم الله الرحمن الرحیم اول سلام به مادر عزیزم و دوم با طول و عمر امام و پیروزی رزمندگان اسلام سخنم را آغاز می کنم. من یک چیز از شما می خواهم مادر به پدر و مادران دیگران بگویید که برای برادرانی که شهادت را از جان خود بیشتر دوست دارند و به سوی آن می¬روند غمگین نباشند و به آنها دلداری و تبریک بگویید و خوشحال باشید که آنها با خون خود دست ابرقدرتهای جهانخوار را از مستضعفین جهان کوتاه می کنند و دستهای ضد مردمی را از بین می برند در مرحله ی اول مردن حق است چه بهتر که مردنی باشد که در راه خدا و میهن خود باشد باز مادر عزیز وصیت می کنم و امیدوارم بدان چیزی که می خواهم عمل کنی و آن این است که نباید خود را رنج بدهی و عزاداری کنی تو عزداری پدرم کردی و دیگر عزاداری من نمی خواهم مادر جان همیشه به تو گفته بودم شهید می شوم من امانتی هستم از طرف خدا نزد شما و روزی باید پیش او بروم و امروز همان روز است من اگر خفه ام کنند سازش نخواهم کرد و حقیقت را قربانی مصلحت نمی کنم خدایا خدایا عمر تباهی دارم در لحظه لحظه های عمرم آرزویم این بود که بتوانم سعادت خدمت در راه تو را داشته باشم. و لیکن سعادت نداشتم هم اکنون که این افتخار بزرگ را نصیب این بنده ی ناقابل نمودی تا در صحنه ی نبرد حق و باطل به پیروزی از حسین زمانم (اطیعوا لله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم به قیام علیه کفر و ظلم و ستم و هر آنچه به سوی کفر و شرک و ظلم و فساد و تعدی می دهد قیام کنیم و برای حاکمیت مستضعفین و نابودی مستکبرین که وعده اش را در قرآن نمودی (و نرید ان من علی الذین استضعفوا فی الارض و تجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین) مرا توفیق چنین خدمتی نمودی سپاسگزارم تنها آروزی من پیروزی اسلام و مسلمین که همان حاکمیت مستضعفین است و طول عمر امام امت خمینی بت شکن و نابودی تمامی مستکبران است مادر جان حال وقت آن رسیده است که رسالت زینب وار از خود را نشان دهی مادرجان برایم گریه مکن زیرا در راه هدف مقدس گام برداشته و جان باخته ام طنین پیام تاریخی حسین بن علی (ع) در روز عاشورا در قلب هزاران پاسدار انقلاب اسلامی نقش بسته پرودرگارا عطوفت و مهربانی تو بسیار است اگر امکان دارد مرا با شهدای کربلا محشور فرما. مادر از گریه بر مزار من خودداری کنید و به مردم مستضعف ایران بگو که امام امت خمینی
ثبت دیدگاه