وصیت نامه شهید محمدعلی حسن پوراشکذری

بسم‌الله الرحمن الرحیم
متن وصیت‌نامه پاسدار شهید محمدعلی حسن پوراشکذری که از نوار پیاده شده است. 
انالله و انا الیه راجعون
وصیت نامه خود را شروع می‌کنم، مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد ملتی که شهادت برای او سعادت است پیروز است (امام خمینی)
پیامم و حرفم به خانواده‌ام و دیگر برادران و خواهران عزیز و مهربانم این است که تا آخرین لحظه از این انقلاب اسلامی که ثمره خون چندین هزار شهید قبل از این شهدا بوده است مواظبت کنند تا آخرین لحظه پیرزوی از پای ننشینند. همیشه به یاد سنگرنشینان باشند و ای برادرم و خواهرم ثمره انقلاب تو آزادی بعد از خفقان است، به سوی عدالت می‌رویم از اسراف صرفه‌جویی می‌کنیم، و از شرک به توحید و از استکبار به صلاح و مستضعفین جهان، پس باید کوشا باشیم که دشمنان درصدد آنند. ای برادرم و ای خواهرم می‌خواستم سوادی کامل داشتم که هرچه در سر دارم برایت شرح دهم روی سخن با خود من است بنده کوچکتر از آنم که برای شما سخن بگویم هرچه بگویم با خودم گویم که ای مغز بیدارباش که دنیا با همه لذتها و لطفها خود بیشتر به ماری پر نقش و نگار شبیه است پشت نرم و نوازنده دارد و در دل زهر جانگداز دارد اما خردمندان از چنین خط و خال بگریزند و اما مردم نابخرد فریب خورند و از پای دارایند. ای عجب شما که کبر و کبریا می‌فروشید چرا نمی‌دانید دیروز یک قطره آب بیش نبودید و فردا یک مشت خاک بیش نخواهی بود به جنازه‌هایی که هر روز از پیش چشم شما می‌گذرد فکر کنید مرگ خود را در کنار این جنازه‌ها بشناسید. به امید پیروزی آن روز انشاءالله تعالی که در راه حق باشید و ای برادرم و خواهرم تنها پرهیزگاری سرمایه رستگاری است، شکر نعمت، نعمت را فراوان نماید  آن کس که بدین اسلام سر تسلیم فرود می‌آورد خاطره‌ای مطمئن را و اراده‌ای ثابت خواهد داشت. ای برادرم و ای خواهرم و ای کمیلها روح خدا خمینی با این و آن بگویند که تا می‌توانید ویرانه‌های دل را آباد کنید اگر دستی دارند به دستگیری افتادگان پیش آورند. من به آن خداوند بینا و شنوا که همه کس را یکجا نمی‌بیند قسم یاد می‌کنم و ایمان دارم که دست‌های دلنواز هرگز کوتاه و ناتوان نماند و قلبهای مهربان برای ابد گرم و روشن خواهد بود. امام علی(ع): 
بارالها روی سوی بارگاه آورده‌ام   بار می‌خواهم که صد بار گناه آورده‌ام  هر مسافر برگ سبزی با خود از راه آورد  زرد روی تنها من گمراه آورده‌ام  حجتم لاتقنطوا من رحمة‌الله است و بس  هرچه بودم هرچه با ستم هرکه باشم از توام  زان گلستانم اگر گل یا گیاه آورده‌ام  همه درگاه تو جویم همه از بذل تو گویم  همه توحید تو گویم که به توحید سزایی  ای نیست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی  ای یاد تو مونس روانم جز یاد تو نیست بر زبانم   در پایان توصیه می‌کنم از اینکه پدرم و مادرم و خواهرم و فرزندانم و دوستانم از شما می‌خواهم که صبر، صبر پیشه خود سازید گر خداوند متعال نصیب من گردانید که سعادت آن را ندارم، می‌دانم، اگر نصیب من گردانید که سعادت آن را ندارم می‌دانم اگر نصیب گردید و خداوند این سعادت به من داد صبور باشید که خدا با صبرکنندگان است از ملت ایران می‌خواهم که تمامی مرا ببخشند که من با تمام آنها رابطه داشتم که از هر کجای ایران به سراغ من می‌آمدنند کسانی وسیله اتومبیل می‌خواستند یا ماشین آنها خراب می‌شد. دوستانی از شیراز از تهران، کرمان، بندرانزلی، بندرعباس، مشهد تمام جاها می‌آمدند دکان من مرا می‌شناختند از آنها می‌خواهم از من راضی باشند از تمام دوستانی که با آنها سلام و علیک و رابطه داشتم آنها از من راضی باشند انشاءالله خدا از شما راضی باشد، برای مسئولیت خون شهیدان و قرآن و دینی که ما داریم باید حتما قدم برداریم در راه جهاد چطور روزهای اول می‌گفتم تنها راه سعادت جهاد است. ایمان شهادت، شهادت سرلوحه ایمانی است که ما داریم، رهبر ما حسین بن علی(ع) در آن روز عاشورا چه علاقه‌ای برای رفتن به میدان و برای شهادت و برای نبرد با دشمنان خدا داشت و یارانش از هم سبقت می‌گرفتند، خدایا مرا بیدارکن و به من بفهمان درک شهادت را که درک شهادت درک نمی‌کنم. نمی‌دانم، من همیشه در فکر می‌رفتم جوانان با چه شوقی، چه علاقه‌ای می‌شتابند به سوی شهادت در جبهه‌های جنگ بارگبار مسلسلها مقاومت می ‌کنند. مرحبا، مرحبا، با خود فکر می‌کنم چه بگویم خدایا، خدایا مرا در راهی هدایت کن که صلاح من در آن باشد. توصیه می‌کنمن به پدرم و مادرم که سه فرزند من جواد، علی، لیلی با ایمان کامل تریبت کنند و به مدرسه بفرستند و آنها را برای جنگ با اسرائیل آماده نمایند. انشاءالله به پیروزی آن روز که تمام مسلمین جهان بر مستکبرین پیروز، که پیروز هستند و پرچم لا اله الاالله بر سراسر دنیا برافراشته گردد. 
والسلام علی عبادالله الصالحین و رحمه‌الله و برکاته   محمدعلی حسن‌پور