وصیت نامه شهید محمدرضا حاجی صفری هامانه
بسمالله الرحمن الرحیم
میروند تا ایمان نرود میمیرند تا چراغ توحید نمیرد
رفتند تا قله فلاح را فتح کنندرفتند تا قله توحید را بگشایند
به نیت اینکه برای خدا خون خود را در راه اسلام محمد(ص) و ائمهمعصومین(ع) و نایب برحقشان بدهم به میدان کارزار میروم و امیدوارم خداوند ازمن عاصی به لطف مغفرت و رحمتش درگذرد و این خون را درجهت اسلام قبولکند.
از همه برادران و خواهران بخصوص آشنایان خواستارم که محکم برای اسلام فعالیت کنند . شکر بسیاری ازنعمتها که فقط یکی ازآنها این انقلاب است و هدایت ما بوسیله الله را شاید تا آخرعمر نشود بجا آورد و لذا بایستی تلاش برای اسلام زیاد کرد وباز این را بخصوص ازمادرم میخواهم که با روحیه عالی خود نمونه مادران باشد.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم داند ... چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی/آن شب قدر که آن تازه براتم دادند... بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند/باده از جام تجلی صفاتم دادند.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته .التماس دعا دارم.
ثبت دیدگاه