آرزوی شهادت
سید عباس مصطفوی، پدر شهید درباره خاطرات این شهید بزرگوار میگوید:
سید محمد که ما در منزل او را سید میلاد صدا میزدیم خاطرات خیلی خوبی را از خود بهجا گذاشته است، چرا که بسیار مومن و با اخلاق بود، هرکس را که میدید آنقدر به گرمی و با مهربانی با او برخورد میکرد که انگار مدتهاست که آن فرد را میشناسد و یا سالها با او دوست بوده، بسیار خونگرم و خوشبرخورد بود و همه از این برخورد او خوشحال میشدند.
وی افزود: هیچ وقت نشد کسی بگوید از رفتار یا حرف سید میلاد ناراحت است، رفتار و کردارش با همه خوب بود.
اهل ورزش و باشگاه بود. در ورزش جودو مقام سوم کشوری را آورده بود، بسیجی بود و در بسیج محل فعالیت میکرد.
هر شب تا ساعت 12 شب دنبال کارهای بسیج بود. هر سال از 5 اسفند تا 25 فروردین در اردوهای راهیان نور شرکت میکرد و خادمالشهدا بود.
پدر از رفتن شهیدش میگوید: بعد از آن که در آموزشهای ویژه شرکت کرد، خیلی پیگیری میکرد که به سوریه برود؛ خیلی دوست داشت که برود و به نظام و دینش خدمت کند، اما او را نمیبردند.
وی ادامه داد: وقتی میخواستبه سوریه برود گفت برای رفتن به سوریه از مادرم اجازه گرفتم. میخواهم از شما هم اجازه بگیرم و بروم. میگفت من میروم تا از حرم عمهام حضرت زینب(س) محافظت کنم.
من از شهادت فرزندم خوشحالم چرا که پسرم به آرزویش رسید، اگر باز هم جنگ شود پسر دیگرم را هم به جبهه میفرستم چرا که رزمندگان باید از دین خدا دفاع کنند دین اسلام دین حسینی است، پسران من هم باید همانند ارباب خود از دینشان دفاع کنند.
سید میلاد، درست 9 روز بعد از شهادت سردار همدانی شهید شد و به آرزوی خود رسید.
ثبت دیدگاه