دل نوشته
دل نوشته ای به یاد سردار شهید علیرضا شمسی پور
بنام خداوند خالق ایثار و شهادت
فرصتی دست داد تا بار دیگر علی را ببینیم ، او مثل همیشه لبخند می زد ، آدم با علی هرجا که بود احساس راحتی و آرامش می کرد.
برمسند هـــر جایگاهی (فرمانده ، مربی ، رییس هیات، مسئول و ورزشکــار) او که بارها و بارها دل خانواده های مفقودین 8 سال دفاع مقدس را شاد کرد و هر بار که برای ماموریت می رفت جان خود را عاشقانه بر طبق اخلاص می گذاشت تا با تفحص ، پیکیر مطهر شهیدی را به آغوش پدر و مادرش بازگرداند و با این کار دل پر ازاضطراب آنان را پس از سال ها آرام کند و آسایش را برچشمان منتظر پدران و مادران این سرزمین هدیه کند.
روزی که علی برای آخرین بار عزم سفر کرد همه بودند ، پیر و جوان ، بازاری و نظامی ، ورزشی ، خانه دار، هم رزم ، یاران قدیمی ، دوستان جوان و مسئولین ،علی یک ورزشکار و مربی و یک مسئول دلسوز و با اخلاق و خنده رو استثنایی بود .
او سال ها خادم ورزش استان و کشور بود و در هر جایگاه که قرار می گرفت هدفش خدمت بود و رضای خدا .
او افتخار جامعه ورزش استان و کشور بود و حالا ورزش کشور باید برخود ببالد که همچون علی را داشته .
افتخار یافتم بار دیگر علی را ببینم ، او می خندید اما از پشت قاب عکس شیشه ای و من با چشمانی گریان او را می نگریستم، حمد و سوره را زمزمه می کردم و با او تجدید پیمان می کردم که راهش را مرامش را و هدفش را همواره نصب العین خود کنم و از او خواستم سلام این حقیر را به تامی همرزمان و دوستان قدیمی برساند .
غلامرضا شعبانی بهار
معاون ورزش همگانی
ثبت دیدگاه