شبهای محرم
حدودا دو سال پیش یکی از شبهای محرم بود، در تاریکی آمد و به من گفت: کربلایی علی این کفش ها کثیفه، میشه واکسشون بزنم؟
گفتم نه مسجد بو میگیره...
گفت : راست میگی نمیشه.
آمد یه تیکه پارچه ازم گرفت رفت.
پنهانی نگاش کردم دیدم تو تاریکی داخل مسجد(موقع برگزاری هیئت) داره با پارچه کفش ها رو تمیز میکنه
ثبت دیدگاه